بدون تو نمیتونم. پارت 1
ویو ات
طبق معمول توراه مدرسه بودم که یه پسره عو.ضی جلومو گرفت.
پ: خوشگله.میخوامت
ات: گمشووو(جیغ)
پ: عه؟ جدی؟
ات: بروووو(جیغغغ)
پسره لباشو نزدیک ات کرد اتم رفت عقب تا خورد به دیوار
ات: جیغغغغغغغغغغ
پ: هه.. فکر کردی جیغ بزنی از لبات میگذرم؟
ات گریه میکنه
یکدفعه یه پسره میاد و این پسره رو میگیره و تا جون داره میزنه بعدش میاد سمت ات
ات از ترس نشسته بود و سرش تو پاهاش بود و گریه میکرد.
پسره اتو صدا میکنه
خانومم.. خانوممم... خانوممم؟
ات: بـ.... بله؟(ترس)
پسره: نترسین!
ات: چـ... چرا لباس مد... رسه ما... تنـ... نتونه؟
پسره: چون من مدرسه ی شمام
ات: اسـ... متون چیه؟
پسره: جونگ کوک
ات: جیغغغغغغغغغغغ
کوکی: چرا جیغ میزنی؟؟
ات: شما... همون پسره هستین که تازه میاد و قراره همکلاسیه من بشه؟؟؟
کوکی: اوممم.. شاید
ات: اره ارههه خودتونین
کوک: پس... میای دوست شیم؟
ات: واقعا؟ با من؟
کوک: اره... مگه چشه؟
ات: هیچی
کوک: پس بیا بریم
ویو کوک
وقتی دختره رو دیدم خیلی ازش خوشم اومد مخصوصا بامزه بازیاش خیلی خوبه
داشتیم سمت مدرسه میرفتیم که یه موتور داشت میزد به ات. سری اتو کشیدم اینور که افتاد تو بغلم
ات:......
کوک: آاا... داشتی تصادف میکردی
ات: عاا.. عاا اره ممنون
کوک: رسیدیمم اتت. راستی منو کوک صدا کن، یا کوکی
ات: کو... کو...
کوک: کوکیی
ات: کو.. کوکی
کوک: بازم بگو
ات: کوکی(خنده)
ویو ات
تو حیاط مدرسه بودیم که بورام اون دختر چندشه و مغروره اومد و خودشو به کوک چسبوند
کوک: آمم... چیکار میکنی؟
بورام: افتخار اشنایی میدین؟
کوک: نه
بورام: عاااا... لطفاا...
کوک: ات بریم
داشتیم میرفتیم که ات چیغ کشید برگشتم دیدم بورام موهای اتو گرفته و هی میکشه
کوک: چه گو.هی میخوری؟
بورام: اووو...
ات: ولممم کننن(جیغ)
کوک: موهاشو ول کن
بورام: ولش کنم ددیم میشی؟
کوک: چی؟؟؟
ات: کوکی ولش کن
بورام: کوکی؟ دوباره بگو؟
ات: کوکییییی
بورام: هر.زه
کوک: خفه شوو
بورام موهامو ول کرد
بورام: هه.. ات خانوم... مواظب خودت باش
ات:.....
کوک: بریم
رفتیم تو کلاس که همه دور کوک جمع شدن و من افتادم زمین و....
طبق معمول توراه مدرسه بودم که یه پسره عو.ضی جلومو گرفت.
پ: خوشگله.میخوامت
ات: گمشووو(جیغ)
پ: عه؟ جدی؟
ات: بروووو(جیغغغ)
پسره لباشو نزدیک ات کرد اتم رفت عقب تا خورد به دیوار
ات: جیغغغغغغغغغغ
پ: هه.. فکر کردی جیغ بزنی از لبات میگذرم؟
ات گریه میکنه
یکدفعه یه پسره میاد و این پسره رو میگیره و تا جون داره میزنه بعدش میاد سمت ات
ات از ترس نشسته بود و سرش تو پاهاش بود و گریه میکرد.
پسره اتو صدا میکنه
خانومم.. خانوممم... خانوممم؟
ات: بـ.... بله؟(ترس)
پسره: نترسین!
ات: چـ... چرا لباس مد... رسه ما... تنـ... نتونه؟
پسره: چون من مدرسه ی شمام
ات: اسـ... متون چیه؟
پسره: جونگ کوک
ات: جیغغغغغغغغغغغ
کوکی: چرا جیغ میزنی؟؟
ات: شما... همون پسره هستین که تازه میاد و قراره همکلاسیه من بشه؟؟؟
کوکی: اوممم.. شاید
ات: اره ارههه خودتونین
کوک: پس... میای دوست شیم؟
ات: واقعا؟ با من؟
کوک: اره... مگه چشه؟
ات: هیچی
کوک: پس بیا بریم
ویو کوک
وقتی دختره رو دیدم خیلی ازش خوشم اومد مخصوصا بامزه بازیاش خیلی خوبه
داشتیم سمت مدرسه میرفتیم که یه موتور داشت میزد به ات. سری اتو کشیدم اینور که افتاد تو بغلم
ات:......
کوک: آاا... داشتی تصادف میکردی
ات: عاا.. عاا اره ممنون
کوک: رسیدیمم اتت. راستی منو کوک صدا کن، یا کوکی
ات: کو... کو...
کوک: کوکیی
ات: کو.. کوکی
کوک: بازم بگو
ات: کوکی(خنده)
ویو ات
تو حیاط مدرسه بودیم که بورام اون دختر چندشه و مغروره اومد و خودشو به کوک چسبوند
کوک: آمم... چیکار میکنی؟
بورام: افتخار اشنایی میدین؟
کوک: نه
بورام: عاااا... لطفاا...
کوک: ات بریم
داشتیم میرفتیم که ات چیغ کشید برگشتم دیدم بورام موهای اتو گرفته و هی میکشه
کوک: چه گو.هی میخوری؟
بورام: اووو...
ات: ولممم کننن(جیغ)
کوک: موهاشو ول کن
بورام: ولش کنم ددیم میشی؟
کوک: چی؟؟؟
ات: کوکی ولش کن
بورام: کوکی؟ دوباره بگو؟
ات: کوکییییی
بورام: هر.زه
کوک: خفه شوو
بورام موهامو ول کرد
بورام: هه.. ات خانوم... مواظب خودت باش
ات:.....
کوک: بریم
رفتیم تو کلاس که همه دور کوک جمع شدن و من افتادم زمین و....
۴.۳k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.