part5
وونیونگ: لیسا شی دوست دارم بازم ببینمت میشه کد وی چتت رو اسکن کنم
من: چرا که نه
نیشخندی زدم کد کیو ار وی چت ام رو جلوی دوربینش گرفتم، کد رو اسکن کرد گوشیش رو توی کیف دستیش گذاشت
وونیونگ: دوست دارم فردا توی کافه هارا ببینمت
من: عالیه ساعت 4 عصر چطوره
وونیونگ: عالیه
باخبرند روش رو برگردوند ولی معلوم بود لبخندش باهاش ناپدید شد و روی بد اخلاق بودنش رو آورد، ازما دور شدن، و من با لبخند پیروزی تکیه میدم گوشی رو توی جیبم میزارم
من: اخیش دلم خنک شد دختره پیکمی
جیسو: کارت اصلا خوب نبود
ایو: راست میگه خیلی زشت بود
جنی: بیخیال اون کاملا حقش بود آدم انقد عوضی پیک می لوس
میچا به صندلی تکیه داد با انگشت اشارش اب معدنی رو هول داد روی میز
می چا: جنی اونی فکر نمیکنی خودتم همین هیتا هارو میخوری یا اینکه همه میگن یه عوضی
رزی: یا می چا تمومش کن
جنی: من نمیدونم چرا همیشه بدون درنظر گرفتن احساست بقیه حرف هاتو تلخ میزنی
جنی بی توجه به ماها بلند شد و به طرف ناکجاآباد رفت
ایو: کجا میری
جنی: جهنم، میرم رژم رو تمدید کنم
من: کارت خوب نبود
میچا: ولی لیسایا خودتم با وونیونگ شی همین کارو کردی
من: درسته ولی تو خودت میدونی جنی اینجوری نیست، ولی وونیونگ تابلو
میچا: خوب الان مشکل اینا تلخ حرف زدن
من: ام
میچا: خوب؟ الان چیکار کنم
رزی: چی
میچا: همونی که شنیدید
جیسو: منظورت چیه
میچا: خوب الان من چیکار کنم
ایو: مشکلت چیه
میچا: مشکلم اینه که فقط به فکر خودتونین و براتون مهم نیست بقیه درد بکشن
من: بخاطر نژاد پرستی اون سه تا سر خره
میچا: اره اون کمپانی نژاد پرسته، لیسایا تو یه کره ای تایلندی هستی راه فرار داری ولی منی که از کشوری اومدم که بهش میگن جهان سوم راه فرار ندارم
میخواستم ادامه بدم که مجری نزاشت
مجری۱: عا چه شب پر جنب جوشی
مجری۲: خوب فقط دوتا گره دیگه مونده
مجری۱: خوب از گروه بلک پینک میخوایم
مجری۲: بیاین و به ما افتخار دیدن اجراشون رو بدن
من: بلند شید
به سمت پشت صحنه رفتیم میکروفن های خودمون رو از منیجرمون گرفتیم، جنی بهمون ملحق شد میکروفون رو گرفت اومد با حالت خسته گفت
جنی: خب بریم این شب حوصله سربر رو بترکونیم
حالت داریه وایسادیم میکروفون هامون رو سمت هم گرفتیم
من: یک،دو،سه
همه: بلک پینک
منیجر: فایتینگ
به سمت استیج رفتیم پرتو های سالن خاموش بود و یه نور قرمز صحنه رو گرفت آهنگ نفس شیطان رو داشت پخش میشد (به دلیل وجود دو عضو اهنگ ها به شیش پارت پخش میشن)
پرش زمانی
به ترتیب وایسادیم احترام گذاشتیم و باهم گفتیم
همه: سلام بلک پینک در منطقه شماست
مجری۱: عااا واقعا همونطور که انتظار میرفت عالی بود
مجری۲: بلک پینک برنامتون برای آینده چیه میخواین کنسرت بزارین؟
من: چرا که نه
نیشخندی زدم کد کیو ار وی چت ام رو جلوی دوربینش گرفتم، کد رو اسکن کرد گوشیش رو توی کیف دستیش گذاشت
وونیونگ: دوست دارم فردا توی کافه هارا ببینمت
من: عالیه ساعت 4 عصر چطوره
وونیونگ: عالیه
باخبرند روش رو برگردوند ولی معلوم بود لبخندش باهاش ناپدید شد و روی بد اخلاق بودنش رو آورد، ازما دور شدن، و من با لبخند پیروزی تکیه میدم گوشی رو توی جیبم میزارم
من: اخیش دلم خنک شد دختره پیکمی
جیسو: کارت اصلا خوب نبود
ایو: راست میگه خیلی زشت بود
جنی: بیخیال اون کاملا حقش بود آدم انقد عوضی پیک می لوس
میچا به صندلی تکیه داد با انگشت اشارش اب معدنی رو هول داد روی میز
می چا: جنی اونی فکر نمیکنی خودتم همین هیتا هارو میخوری یا اینکه همه میگن یه عوضی
رزی: یا می چا تمومش کن
جنی: من نمیدونم چرا همیشه بدون درنظر گرفتن احساست بقیه حرف هاتو تلخ میزنی
جنی بی توجه به ماها بلند شد و به طرف ناکجاآباد رفت
ایو: کجا میری
جنی: جهنم، میرم رژم رو تمدید کنم
من: کارت خوب نبود
میچا: ولی لیسایا خودتم با وونیونگ شی همین کارو کردی
من: درسته ولی تو خودت میدونی جنی اینجوری نیست، ولی وونیونگ تابلو
میچا: خوب الان مشکل اینا تلخ حرف زدن
من: ام
میچا: خوب؟ الان چیکار کنم
رزی: چی
میچا: همونی که شنیدید
جیسو: منظورت چیه
میچا: خوب الان من چیکار کنم
ایو: مشکلت چیه
میچا: مشکلم اینه که فقط به فکر خودتونین و براتون مهم نیست بقیه درد بکشن
من: بخاطر نژاد پرستی اون سه تا سر خره
میچا: اره اون کمپانی نژاد پرسته، لیسایا تو یه کره ای تایلندی هستی راه فرار داری ولی منی که از کشوری اومدم که بهش میگن جهان سوم راه فرار ندارم
میخواستم ادامه بدم که مجری نزاشت
مجری۱: عا چه شب پر جنب جوشی
مجری۲: خوب فقط دوتا گره دیگه مونده
مجری۱: خوب از گروه بلک پینک میخوایم
مجری۲: بیاین و به ما افتخار دیدن اجراشون رو بدن
من: بلند شید
به سمت پشت صحنه رفتیم میکروفن های خودمون رو از منیجرمون گرفتیم، جنی بهمون ملحق شد میکروفون رو گرفت اومد با حالت خسته گفت
جنی: خب بریم این شب حوصله سربر رو بترکونیم
حالت داریه وایسادیم میکروفون هامون رو سمت هم گرفتیم
من: یک،دو،سه
همه: بلک پینک
منیجر: فایتینگ
به سمت استیج رفتیم پرتو های سالن خاموش بود و یه نور قرمز صحنه رو گرفت آهنگ نفس شیطان رو داشت پخش میشد (به دلیل وجود دو عضو اهنگ ها به شیش پارت پخش میشن)
پرش زمانی
به ترتیب وایسادیم احترام گذاشتیم و باهم گفتیم
همه: سلام بلک پینک در منطقه شماست
مجری۱: عااا واقعا همونطور که انتظار میرفت عالی بود
مجری۲: بلک پینک برنامتون برای آینده چیه میخواین کنسرت بزارین؟
۴.۲k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.