part9 بلکتن
ولی فکر کنم اونقدر اروم نبود چون انگار وی کوک شنیدن خوب معلوم قشنگ پشتمونن نمیشنیدم جای تعجب داشت
من: خوب برای یه زمان کوتاهی قرار باهم کار کنیم نباید هوای هم رو داشته باشیم
جنی: من خودم هفت خط این کارام این فیلمی که تو بازی میکنی من کارگردانشم
من: من میگم با این میچا نگرد هرچی تاثیر مخرب رو تو گذاشته
جنی: ببین بحث رو عوض نکن
من بی توجه به جنی با صدای بلند میچا رو مخاطب خودم قرار دادم
من: ای تو روحت میچا
میچا با تعجب برگشت
مبچا:باز فازمترت رو ما گیر کرد چرا الکی الکی منو جدی جدی ناکام میکنی
من: من صد بار به تو نمیگم با این دخترای مظلوم شب نشینی نداشته باش همه شدن لنگه خودت
میچا: بابا استاد ادب من هیچی بلد نبودم من زیر دست خودت کار میکنم الان من بدم تو خوب
ایو: مثبتای جمع، جمع کنین تا منفیاتونو جمع نکردم
یدفعه منو میچا کاملا سکوت کردیم اما چش فوحش میدادیم، داشتم به فوحش میکشیدمش که جنی استینمو گرفت کشیدم پایین
جنی: ببین بحث به جای میکشه که فوحشو فوحش کشی بشه ایو بیاد تهدید کنه
من: اونی مغزتو با وایتکس بشور نه نه اون کارای نداره با اسید میچا بشور
جنی: چی میچا مگه اسید داره
من: اره بابا ایرانیا رکورد بی ادبی رو تو گینس ثبت کردن، بعد این میچا هر وقت میبینه ذهنش داره کثیف منحرف میشه سر با اسید میشوره
جنی: منو باش کیو جدی گرفتم
من: دیدی دیدی همین کارا رو میکنید میچا روش تو روم باز میشه فکر اغفال من میاد تو ذهنش
جنی: یا لیسا مانوبان تو یه پوکر باز قهاری (پوکر:بازی که با پاسور انجام میشه و بازی با بلوف زدن میچرخه)
نیشخندی زدم و ادامه دادم
من: برگه های زیادی دارم، رو کنم؟
جنی: نه ممنون من دیگه بازی نمیکنم
بیخیال جنی تکیه دادم به بیرون خیره شدم دلتنگ تایلند بودم، دوباره استینم توسط جنی کشیده شد
جنی: تروخدا مثل همیشه بیخیال نباش بی شوخی کی شیرینیش رو بخوریم
من: اونی نشنیدی تهکوک فور آور، تا وقتی که تهکوک هست دیگه شیپ ما به چش نمیاد تا اینم بگم حتی اگه به چش بهت اطمینان میدم که خبر نیست
جنی: نکبت چرا به من اطمینان میدی
با شیطنت پیدای ادامه دادم
من: اخه دیدم بعضیا چش ندارن ببینن حسودی میکنن پیگرن
جنی بلند گفت
جنی: یا لیسا مانوبان شروع نکن اصلا حوصله این بحث رو ندارم
منم بلند گفتم
من: مگه دروغه که شیپ تهنی با تهکوک رقابت میکنه
جنی: یَااااااااااااا، هوس مردن کردی
من: وای تو فرض کن تهنی بشه صدر جدول چقدر رویایی
جنی: چی، بهت گفتم حوصله این بحث رو ندارم منم بلند گفتم
من: مگه دروغه که شیپ تهنی با تهکوک رقابت میکنه
جنی: یَااااااااااااا، هوس مردن کردی
من: وای تو فرض کن تهنی بشه صدر جدول چقدر رویایی
جنی: چی، بهت گفتم حوصله این بحث رو ندارم
من: خوب برای یه زمان کوتاهی قرار باهم کار کنیم نباید هوای هم رو داشته باشیم
جنی: من خودم هفت خط این کارام این فیلمی که تو بازی میکنی من کارگردانشم
من: من میگم با این میچا نگرد هرچی تاثیر مخرب رو تو گذاشته
جنی: ببین بحث رو عوض نکن
من بی توجه به جنی با صدای بلند میچا رو مخاطب خودم قرار دادم
من: ای تو روحت میچا
میچا با تعجب برگشت
مبچا:باز فازمترت رو ما گیر کرد چرا الکی الکی منو جدی جدی ناکام میکنی
من: من صد بار به تو نمیگم با این دخترای مظلوم شب نشینی نداشته باش همه شدن لنگه خودت
میچا: بابا استاد ادب من هیچی بلد نبودم من زیر دست خودت کار میکنم الان من بدم تو خوب
ایو: مثبتای جمع، جمع کنین تا منفیاتونو جمع نکردم
یدفعه منو میچا کاملا سکوت کردیم اما چش فوحش میدادیم، داشتم به فوحش میکشیدمش که جنی استینمو گرفت کشیدم پایین
جنی: ببین بحث به جای میکشه که فوحشو فوحش کشی بشه ایو بیاد تهدید کنه
من: اونی مغزتو با وایتکس بشور نه نه اون کارای نداره با اسید میچا بشور
جنی: چی میچا مگه اسید داره
من: اره بابا ایرانیا رکورد بی ادبی رو تو گینس ثبت کردن، بعد این میچا هر وقت میبینه ذهنش داره کثیف منحرف میشه سر با اسید میشوره
جنی: منو باش کیو جدی گرفتم
من: دیدی دیدی همین کارا رو میکنید میچا روش تو روم باز میشه فکر اغفال من میاد تو ذهنش
جنی: یا لیسا مانوبان تو یه پوکر باز قهاری (پوکر:بازی که با پاسور انجام میشه و بازی با بلوف زدن میچرخه)
نیشخندی زدم و ادامه دادم
من: برگه های زیادی دارم، رو کنم؟
جنی: نه ممنون من دیگه بازی نمیکنم
بیخیال جنی تکیه دادم به بیرون خیره شدم دلتنگ تایلند بودم، دوباره استینم توسط جنی کشیده شد
جنی: تروخدا مثل همیشه بیخیال نباش بی شوخی کی شیرینیش رو بخوریم
من: اونی نشنیدی تهکوک فور آور، تا وقتی که تهکوک هست دیگه شیپ ما به چش نمیاد تا اینم بگم حتی اگه به چش بهت اطمینان میدم که خبر نیست
جنی: نکبت چرا به من اطمینان میدی
با شیطنت پیدای ادامه دادم
من: اخه دیدم بعضیا چش ندارن ببینن حسودی میکنن پیگرن
جنی بلند گفت
جنی: یا لیسا مانوبان شروع نکن اصلا حوصله این بحث رو ندارم
منم بلند گفتم
من: مگه دروغه که شیپ تهنی با تهکوک رقابت میکنه
جنی: یَااااااااااااا، هوس مردن کردی
من: وای تو فرض کن تهنی بشه صدر جدول چقدر رویایی
جنی: چی، بهت گفتم حوصله این بحث رو ندارم منم بلند گفتم
من: مگه دروغه که شیپ تهنی با تهکوک رقابت میکنه
جنی: یَااااااااااااا، هوس مردن کردی
من: وای تو فرض کن تهنی بشه صدر جدول چقدر رویایی
جنی: چی، بهت گفتم حوصله این بحث رو ندارم
۲.۷k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.