کوک : اومدم منتظر نشستم تا میزو چیدن شروع کردم خوردن تمام
کوک : اومدم منتظر نشستم تا میزو چیدن شروع کردم خوردن تمام مدت بد نگام میکردن فکر ای بودم فرار کنم انگار ارث باباشون کشیدم بالا اینا چشونه
بعد شام روی کناپه نشستم کوک گفت شیر موز میخوام منم گفتم درس میکنم رفتم تو آشپز خونه شیر موز درس کردم ولی کرمم گرفت رفتم در کمدا باز کردم یه قرص پیدا کردم شبیه قرص اسهال بود برداشتم ریختم تو شیر موز بعد شیر موز ریختم تو دوتا لیوان دوتاشون رو مبل نشسته بودن داشتن گیم میزن شیر موزا گذاشتم جلوشون
ات : خوب بخورین
کوک : خودتت چی
ات : من دوس ندارم
کوک : باشه
شیر موزا تا ته خوردن منم داشتم خنده های شیطانی میکردم بازیشون تموم شد که یهو ته صدام زد
ات: بله
ته : بیا اینجا
ادامه کامنت
اسـ.ماته دوس نداری نخون گزاشم نده
بعد شام روی کناپه نشستم کوک گفت شیر موز میخوام منم گفتم درس میکنم رفتم تو آشپز خونه شیر موز درس کردم ولی کرمم گرفت رفتم در کمدا باز کردم یه قرص پیدا کردم شبیه قرص اسهال بود برداشتم ریختم تو شیر موز بعد شیر موز ریختم تو دوتا لیوان دوتاشون رو مبل نشسته بودن داشتن گیم میزن شیر موزا گذاشتم جلوشون
ات : خوب بخورین
کوک : خودتت چی
ات : من دوس ندارم
کوک : باشه
شیر موزا تا ته خوردن منم داشتم خنده های شیطانی میکردم بازیشون تموم شد که یهو ته صدام زد
ات: بله
ته : بیا اینجا
ادامه کامنت
اسـ.ماته دوس نداری نخون گزاشم نده
۸.۴k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.