𝐏𝐚𝐫𝐭⁷
ویو فلیکس:
رفتم کافه
_سلام
(علامت صاحب کافه*)
*او سلام فلیکس
امروز دیر کردی
_معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
*باشه برو سر کارت
_چشم
رفتم آشپزخونه در حال تمیز کاری بودم که به فکر فرو رفتم
وقتی که اون پسره هیونجین اومد جلوم نشست و تو چشام خیره شد یه حس عجیبی بهم دست داد قلبم داشت منفجر میشد از فکر بیرون اومدم و رفتم تا سفارشات مشتریارو بگیرم
ویو هیونجین:
رفتم خونه
(علامت برادر هیونجین^)
^سلام
+سلام
ناهار خوردی؟
^هنوز نه
ولی الان اجوما داره میزو میچینه
+باشه تو برو سر میز من برم لباسامو عوض کنم بیام
^باش
رفتم بالا لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین ناهار بخورم
+سلام اجوما
اجوما:سلام پسرم بشین
+(سر تکون دادن)
نشستم سر میز شروع کردم به غذا خوردن
اجوما: خب من دیگه برم
^هیون
+هوم؟
^دوست دختر میخوام
+خو به من چه
^یااا مثلااااا برادرمییی
+(پوزخند)من هنوز واسه خودم دوس دختر پیدا نکردم اونوقت واس تو پیدا کنم؟
^واسه تو خیلی راحته
+چرا
^خودم دیدم تک تک دخترای مدرستون تا تورو میبینن شروع میکنن به آرایش کردن تا تو ازاشون خوشت بیاد
+ولی خب فایده ای نداره میدونی که
^یعنی تا اخر عمرت میخوای سینگل به گور بشی؟
+از دخترا خوشم نمیاد
^مطمئنی؟(نگاه سرد)
+اونطوری بهم نگاه نکن درسته چند تا دوست دختر داشتم اما اونا فقط یه تجربه و سرگرمی بودن
^خیلی عجیبی هیون
+(پوزخند ریز)
+هوم راستی قراره برم یه جا کار کنم نمیخوام دیگه از اون مردک پول بگیریم
^اگه بفهمه میدونی چ...
+به درک
^هوففف
(ادامه در پارت بعدی)
رفتم کافه
_سلام
(علامت صاحب کافه*)
*او سلام فلیکس
امروز دیر کردی
_معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
*باشه برو سر کارت
_چشم
رفتم آشپزخونه در حال تمیز کاری بودم که به فکر فرو رفتم
وقتی که اون پسره هیونجین اومد جلوم نشست و تو چشام خیره شد یه حس عجیبی بهم دست داد قلبم داشت منفجر میشد از فکر بیرون اومدم و رفتم تا سفارشات مشتریارو بگیرم
ویو هیونجین:
رفتم خونه
(علامت برادر هیونجین^)
^سلام
+سلام
ناهار خوردی؟
^هنوز نه
ولی الان اجوما داره میزو میچینه
+باشه تو برو سر میز من برم لباسامو عوض کنم بیام
^باش
رفتم بالا لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین ناهار بخورم
+سلام اجوما
اجوما:سلام پسرم بشین
+(سر تکون دادن)
نشستم سر میز شروع کردم به غذا خوردن
اجوما: خب من دیگه برم
^هیون
+هوم؟
^دوست دختر میخوام
+خو به من چه
^یااا مثلااااا برادرمییی
+(پوزخند)من هنوز واسه خودم دوس دختر پیدا نکردم اونوقت واس تو پیدا کنم؟
^واسه تو خیلی راحته
+چرا
^خودم دیدم تک تک دخترای مدرستون تا تورو میبینن شروع میکنن به آرایش کردن تا تو ازاشون خوشت بیاد
+ولی خب فایده ای نداره میدونی که
^یعنی تا اخر عمرت میخوای سینگل به گور بشی؟
+از دخترا خوشم نمیاد
^مطمئنی؟(نگاه سرد)
+اونطوری بهم نگاه نکن درسته چند تا دوست دختر داشتم اما اونا فقط یه تجربه و سرگرمی بودن
^خیلی عجیبی هیون
+(پوزخند ریز)
+هوم راستی قراره برم یه جا کار کنم نمیخوام دیگه از اون مردک پول بگیریم
^اگه بفهمه میدونی چ...
+به درک
^هوففف
(ادامه در پارت بعدی)
۴.۲k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.