☆دو پارتی☆ وقتی هیونجین باهات قهر میکنه تا ری اکشنت رو بب
☆دو پارتی☆ وقتی هیونجین باهات قهر میکنه تا ری اکشنت رو ببینه (علامت ا/ت+ علامت هیون-) p2 پارت اخر
هیون بخشیدت اما هنوز کارش باهات تموم نشده بود و یه پوزخند بر لب خودش داشت
تو هنوز ناراحت بودی چون فکر کردی یهو دوباره باهات قهر کنه
هیون اومد پیشت بغلت کرد و روی مبل درازت داد
+ه-هیون چی کار میکنی؟
-ببخشید... ولی...
+اتفاقی افتاده...؟
پوزخندی بر لب داشت
-دوسم داری؟
+معلومه!
-من الکی باهات قهر کردم... میخاستم ری اکشنت رو ببینم....
تو از کارش عصبانی شدی...
+چرا؟! ندیدی انقدر ناراحت بودم! خدایی دلت رحم نیومد؟!
خندید و تو رو بغلش گذاشت
-عزیزم، ببخشید دیگه... تو الان بیشتر از من دلت رحم نمیاد...
خندیدی و هلش دادی اونور
+برو اونور میخام برم خوراکی بر دارم
-کارم باهات تموم نشدهههههه
+خب من چیکار کنم گشنمه....
-از لبم سیر شدی که تازه گشنت شده؟
به لیش نگاه کردی و با تشنگی رفتی سمتش...
+نه عشقم..
(و بله دیگه)
the end
پایان
هیون بخشیدت اما هنوز کارش باهات تموم نشده بود و یه پوزخند بر لب خودش داشت
تو هنوز ناراحت بودی چون فکر کردی یهو دوباره باهات قهر کنه
هیون اومد پیشت بغلت کرد و روی مبل درازت داد
+ه-هیون چی کار میکنی؟
-ببخشید... ولی...
+اتفاقی افتاده...؟
پوزخندی بر لب داشت
-دوسم داری؟
+معلومه!
-من الکی باهات قهر کردم... میخاستم ری اکشنت رو ببینم....
تو از کارش عصبانی شدی...
+چرا؟! ندیدی انقدر ناراحت بودم! خدایی دلت رحم نیومد؟!
خندید و تو رو بغلش گذاشت
-عزیزم، ببخشید دیگه... تو الان بیشتر از من دلت رحم نمیاد...
خندیدی و هلش دادی اونور
+برو اونور میخام برم خوراکی بر دارم
-کارم باهات تموم نشدهههههه
+خب من چیکار کنم گشنمه....
-از لبم سیر شدی که تازه گشنت شده؟
به لیش نگاه کردی و با تشنگی رفتی سمتش...
+نه عشقم..
(و بله دیگه)
the end
پایان
۳.۲k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.