✨🤍پارت2
ویو هیونا
تا زمانیکه شیرینی ها آماده بشه داشتم برنامه هامو مینوشتم تا نوشتم تموم شد صدای زنگ فر امد که نشونه میداد شیرینی ها امادس دستکش مخصوص هارپ برداشتم در فرو وا کردم و سینی آوردم بیرون گزاشتم رو میز دستکشمو دراوردم از کابینت ی ظرف دراوردم و شیرینی ها رو گزاشتم توش
هوینا:اینم از این
رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کردم نشستم پشت میز آرایشم با اینکه صبح همه این کارو کردم بازم میخوام انجام بدم حسم میگه امروز کسی میاد آماده شدم رفتم پایین تو حیاط نشستم رو تاپ سفید که بعدش ی ماشین امد تو ماشین جین اما ی نفرم کنارش بود اون نامجون بود از ماشین پیاده شدن
هیونا:داداشی(ذوق)
نامجون:سلام کوچولو
هیونا:ده دفعه گفتم من کوچولو نیستم چرا نه تو نه جین گوش نمیدین(اخم کیوت)
جین:چون نباید حرف دروغو گوش کرد
هیونا:وایسا ببینم
جین فرار میکرد منم دنبالش بعد چند دقیقه خسته شدیم و رفتیم داخل خونه
هیونا:صبر کنین من برم شیرینی بیارم
جین:شیرینی؟!
هیونا:اوهوم خودم درست کردم
نامجون:افرین از این کارهام بلدی
هیونا:بله پس چی
رفتم طرف شیرینی برداشتم و رفتم تو پذیرایی شیرینی گذاشتم رو میز نشستم کنار جین و نامجون یدونه شیرینی برداشت
نامجون:اومم خیلی خوشمزس افرین خانم اشپز
جین:من معذرت میخوام امروز قرار بود ببرمت بیرون نشد
هیونا:ایرادی نداره به جاش نامجون امد پس الان خوشحال خوشحالم
جین:م….
تا جین امد حرف بزن گوشیش زنگ خورد و رفت تا جواب بده
نامجون:هیونا هنوزم اون قضیه درست نشده
هیونا:نه هنوز همون جوریه هیج تغییری نکرده
نامجون:درست میشه بهت قول میدم(وقتی ادمین میدونه چه قضیه اما بقیه نه🌚)
(!علامت نویسنده)
!بعد چند دقیقه جین امد و نشست کلی باهم حرف زدن خندیدن شام خوردن فیلم دیدن موقع خواب شد نامجون رفت اتاقی اونجا داشت جین و هیونا هم رفتن اتاق خودشون
ویو هیونا
رفتم لباسمو عوض کردم نشستم دست صورتمو شستم روتین پوستیمو انجام دادم و رفتم بیرون از سرویس بهداشتی جین پشت میز کارش نشست بود من موندم این بچه چقدر باید کار کنه
هیونا:میشه الان کار نکنی
جین:عزیزمن من اگر کار نکنم همه چی بهم میریزه
هیونا:حداقل الان کار نکن بیا بخوابیم
جین:چشم
هیونا:خودشه
رفتم زیر پتو جینم امد یدفعه تو بغل نرمش فرو رفتم
ببخشید کم بود واقعا سرم شلوغه
حمایتا کوشن؟
میشه ناشناسمو پر کنین نیاز به حرفهاتون دارم
https://harfeto.timefriend.net/17061978724054
🍕روز جهانی پیتزا مبارک🍕
تا زمانیکه شیرینی ها آماده بشه داشتم برنامه هامو مینوشتم تا نوشتم تموم شد صدای زنگ فر امد که نشونه میداد شیرینی ها امادس دستکش مخصوص هارپ برداشتم در فرو وا کردم و سینی آوردم بیرون گزاشتم رو میز دستکشمو دراوردم از کابینت ی ظرف دراوردم و شیرینی ها رو گزاشتم توش
هوینا:اینم از این
رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کردم نشستم پشت میز آرایشم با اینکه صبح همه این کارو کردم بازم میخوام انجام بدم حسم میگه امروز کسی میاد آماده شدم رفتم پایین تو حیاط نشستم رو تاپ سفید که بعدش ی ماشین امد تو ماشین جین اما ی نفرم کنارش بود اون نامجون بود از ماشین پیاده شدن
هیونا:داداشی(ذوق)
نامجون:سلام کوچولو
هیونا:ده دفعه گفتم من کوچولو نیستم چرا نه تو نه جین گوش نمیدین(اخم کیوت)
جین:چون نباید حرف دروغو گوش کرد
هیونا:وایسا ببینم
جین فرار میکرد منم دنبالش بعد چند دقیقه خسته شدیم و رفتیم داخل خونه
هیونا:صبر کنین من برم شیرینی بیارم
جین:شیرینی؟!
هیونا:اوهوم خودم درست کردم
نامجون:افرین از این کارهام بلدی
هیونا:بله پس چی
رفتم طرف شیرینی برداشتم و رفتم تو پذیرایی شیرینی گذاشتم رو میز نشستم کنار جین و نامجون یدونه شیرینی برداشت
نامجون:اومم خیلی خوشمزس افرین خانم اشپز
جین:من معذرت میخوام امروز قرار بود ببرمت بیرون نشد
هیونا:ایرادی نداره به جاش نامجون امد پس الان خوشحال خوشحالم
جین:م….
تا جین امد حرف بزن گوشیش زنگ خورد و رفت تا جواب بده
نامجون:هیونا هنوزم اون قضیه درست نشده
هیونا:نه هنوز همون جوریه هیج تغییری نکرده
نامجون:درست میشه بهت قول میدم(وقتی ادمین میدونه چه قضیه اما بقیه نه🌚)
(!علامت نویسنده)
!بعد چند دقیقه جین امد و نشست کلی باهم حرف زدن خندیدن شام خوردن فیلم دیدن موقع خواب شد نامجون رفت اتاقی اونجا داشت جین و هیونا هم رفتن اتاق خودشون
ویو هیونا
رفتم لباسمو عوض کردم نشستم دست صورتمو شستم روتین پوستیمو انجام دادم و رفتم بیرون از سرویس بهداشتی جین پشت میز کارش نشست بود من موندم این بچه چقدر باید کار کنه
هیونا:میشه الان کار نکنی
جین:عزیزمن من اگر کار نکنم همه چی بهم میریزه
هیونا:حداقل الان کار نکن بیا بخوابیم
جین:چشم
هیونا:خودشه
رفتم زیر پتو جینم امد یدفعه تو بغل نرمش فرو رفتم
ببخشید کم بود واقعا سرم شلوغه
حمایتا کوشن؟
میشه ناشناسمو پر کنین نیاز به حرفهاتون دارم
https://harfeto.timefriend.net/17061978724054
🍕روز جهانی پیتزا مبارک🍕
۵.۴k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.