80
#80
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: نننن
نیکا: امااااا چذااااا
ارسلان: عصبانی شدم کیکو گرفتم و انداختم کف زمین و بعد بش نکاه کردم و رفتم سمت پله ها و رفتم بالا
نیکا: میخاسم داد بزنم و گریه کنم رفتم بالا و شروع کردم به کریه کردن و بعد چن ساعت اومدم پایین تقرییا ساعت 5 بود رفتم یه کهنه میخاسم که بالا کابینت بود هی میپریدم بالا که بدجور بم فشار اومد دلم درد میکرد رفتم و با یه کهنه دیگه پاکش کردم و بعد رفتم بالا دلم داشت نابود میشد از درد پبراهنمو زدم بالا دیدم چن تا بخیه هام باز شده و بقیه هم میخان باز بشن کم کم داشت خون میومد بلند شپم و لباسامو عوض کردم و رفتم پایین از پله ها دیدم روی کاناپس و سرش تو گوشیه با درد رفتم سمت در و رفتم تا خیابون تا ماشین گیرم اومد سوار شدم و رفتم بیمارستان
تا رسیدم رفتم پیش دکترم و بش گفتم
دکتر: خانوم فلاحی شما نباید تکون میخوردید تا یه هفته
نبکا:..
دکتر: سریع بام بیاین بریم یه اتاق
نیکا: چش
رفتم یکی اتاقا و دراز کشیدم
دکتر: پس همراه
نیکا: نمیدونم
دکنر: به یخ نغر زنگ بزنین
نیکا: به دکتر گفتم به مامانم رنک بزنه
دگتر:..
بجه ها 50 تا کام بزارین حالم خوب نی اصن ن تز لحاظ روحی از لحاظ جسمی فلن صب کنین حالم خوب شه تا بزارم پارت زیاد این دوتارم به زور نوشتم 🥲
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: نننن
نیکا: امااااا چذااااا
ارسلان: عصبانی شدم کیکو گرفتم و انداختم کف زمین و بعد بش نکاه کردم و رفتم سمت پله ها و رفتم بالا
نیکا: میخاسم داد بزنم و گریه کنم رفتم بالا و شروع کردم به کریه کردن و بعد چن ساعت اومدم پایین تقرییا ساعت 5 بود رفتم یه کهنه میخاسم که بالا کابینت بود هی میپریدم بالا که بدجور بم فشار اومد دلم درد میکرد رفتم و با یه کهنه دیگه پاکش کردم و بعد رفتم بالا دلم داشت نابود میشد از درد پبراهنمو زدم بالا دیدم چن تا بخیه هام باز شده و بقیه هم میخان باز بشن کم کم داشت خون میومد بلند شپم و لباسامو عوض کردم و رفتم پایین از پله ها دیدم روی کاناپس و سرش تو گوشیه با درد رفتم سمت در و رفتم تا خیابون تا ماشین گیرم اومد سوار شدم و رفتم بیمارستان
تا رسیدم رفتم پیش دکترم و بش گفتم
دکتر: خانوم فلاحی شما نباید تکون میخوردید تا یه هفته
نبکا:..
دکتر: سریع بام بیاین بریم یه اتاق
نیکا: چش
رفتم یکی اتاقا و دراز کشیدم
دکتر: پس همراه
نیکا: نمیدونم
دکنر: به یخ نغر زنگ بزنین
نیکا: به دکتر گفتم به مامانم رنک بزنه
دگتر:..
بجه ها 50 تا کام بزارین حالم خوب نی اصن ن تز لحاظ روحی از لحاظ جسمی فلن صب کنین حالم خوب شه تا بزارم پارت زیاد این دوتارم به زور نوشتم 🥲
۲۵.۲k
۲۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.