امشب برای گریه ام یک شانه می خواهم که نیست در این خرابات جهان یک خانه می خواهم که نیست در غربت چشمان تو ، تنهاییم آواره شد در وصف این نامردمان یک واژه می خواهم که نیست
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.