بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
فقیر چه میتواند بکند؟ اگر میتوانست کاری کند که دیگر فقیر نبود و روی ستون فقرات محکم خودش میایستاد. پس فرمود: شما همه فقیر هستید، البته نه فقیر خودتان یا این و آن، بلکه فقیر خداوند که غنی و حمید است. يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ - پس راهی جز تکیه به او، بندگی و اطاعت او و استمداد از او وجود ندارد. پس بیخود و بیجهت، این در و آن در نزنیم تا راه دیگری بیابیم.(سوره فاطر آیه 15)
اما مهم است که تعریف شما از زندگی چه باشد و آیا با حقیقت آن انطباق و صدقی داشته باشد یا نداشته باشد و تعریفی خطا و نادرست باشد؟
بدیهی است که مقصود از زندگی، همین حیات دنیاست که همیشه توأم با فراز و نشیبها، خوشایندها و ناخوشایندها، موفقیتها و شکستها، شادیها و غمها و خلاصه لذتها و اَلَمها دردها میباشد و در این حقیقت و واقعیت زندگی، هیچ فرقی ندارد که شما چه کسی هستید؟ تعریف شما از زندگی چیست؟ قِلق زندگی دستتان هست یا نیست؟ چگونه میاندیشید؟ مواضع شما در مواجهه با هر موضوعی چگونه است و چه می کنید؟ این چالشها برای کودک و بزرگ - مؤمن و کافر - متقی و فاسق - ثروتمند و فقیر - توانمند و ضعیف ... و خلاصه برای همگان وجود دارد، اگر چه از اهل عصمت علیهم السلام باشند.
شناخت:
اولین و مهمترین کاری که باید انجام دهیم، شناخت صحیح، درست و تا آنجا که میتوانیم کامل میباشد. بالاخره انسان تا چیزی را که با آن سر و کار دارد نشناسد، نمیتواند در رابطه با آن، مواضع و عملکرد صحیحی داشته باشد، بلکه جاهلانه عمل میکند؛ حال گاهی به حسب ظاهر نفع و لذتی گذرا هم میبرد و بعد تاوانش را میدهد و گاهی درد هم میکشد و سپس دچار خسران نیز میگردد.
این شناخت، کار عقل است؛ شناخت از خودم، از عالم هستی، از زندگی، از محیط، از فرصت ها، از تهدیدها، از اهداف درست یا نادرست، از امیال و خواستگاه آنها، و بالاخره از دوست و دشمن؛ چنان که در سلامتی بدن نیز آن چه فایده دارد و یا مضر است را می شناسیم و نسبت به مفید تولا داریم و از مضر تبری میجوییم.
گام نخست در شناخت نیز این است که بدانی: از کجا آمدی، در کجا هستی و به کجای روی، بدیهی است کسی که به این سه اصل مهم توجه نکند، غافل و سرگردان زندگی میکند و بالاخر هلاک میگردد.
خودشناسی: خودشناسی مقدم است. حتی در خداشناسی میگویی: این منم که خدا را می شناسم و باید بیشتر بشناسم؛ پس خودشناسی کن، تا هستی را بشناسی و این شناخت نیز کار عقل است.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
فقیر چه میتواند بکند؟ اگر میتوانست کاری کند که دیگر فقیر نبود و روی ستون فقرات محکم خودش میایستاد. پس فرمود: شما همه فقیر هستید، البته نه فقیر خودتان یا این و آن، بلکه فقیر خداوند که غنی و حمید است. يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ - پس راهی جز تکیه به او، بندگی و اطاعت او و استمداد از او وجود ندارد. پس بیخود و بیجهت، این در و آن در نزنیم تا راه دیگری بیابیم.(سوره فاطر آیه 15)
اما مهم است که تعریف شما از زندگی چه باشد و آیا با حقیقت آن انطباق و صدقی داشته باشد یا نداشته باشد و تعریفی خطا و نادرست باشد؟
بدیهی است که مقصود از زندگی، همین حیات دنیاست که همیشه توأم با فراز و نشیبها، خوشایندها و ناخوشایندها، موفقیتها و شکستها، شادیها و غمها و خلاصه لذتها و اَلَمها دردها میباشد و در این حقیقت و واقعیت زندگی، هیچ فرقی ندارد که شما چه کسی هستید؟ تعریف شما از زندگی چیست؟ قِلق زندگی دستتان هست یا نیست؟ چگونه میاندیشید؟ مواضع شما در مواجهه با هر موضوعی چگونه است و چه می کنید؟ این چالشها برای کودک و بزرگ - مؤمن و کافر - متقی و فاسق - ثروتمند و فقیر - توانمند و ضعیف ... و خلاصه برای همگان وجود دارد، اگر چه از اهل عصمت علیهم السلام باشند.
شناخت:
اولین و مهمترین کاری که باید انجام دهیم، شناخت صحیح، درست و تا آنجا که میتوانیم کامل میباشد. بالاخره انسان تا چیزی را که با آن سر و کار دارد نشناسد، نمیتواند در رابطه با آن، مواضع و عملکرد صحیحی داشته باشد، بلکه جاهلانه عمل میکند؛ حال گاهی به حسب ظاهر نفع و لذتی گذرا هم میبرد و بعد تاوانش را میدهد و گاهی درد هم میکشد و سپس دچار خسران نیز میگردد.
این شناخت، کار عقل است؛ شناخت از خودم، از عالم هستی، از زندگی، از محیط، از فرصت ها، از تهدیدها، از اهداف درست یا نادرست، از امیال و خواستگاه آنها، و بالاخره از دوست و دشمن؛ چنان که در سلامتی بدن نیز آن چه فایده دارد و یا مضر است را می شناسیم و نسبت به مفید تولا داریم و از مضر تبری میجوییم.
گام نخست در شناخت نیز این است که بدانی: از کجا آمدی، در کجا هستی و به کجای روی، بدیهی است کسی که به این سه اصل مهم توجه نکند، غافل و سرگردان زندگی میکند و بالاخر هلاک میگردد.
خودشناسی: خودشناسی مقدم است. حتی در خداشناسی میگویی: این منم که خدا را می شناسم و باید بیشتر بشناسم؛ پس خودشناسی کن، تا هستی را بشناسی و این شناخت نیز کار عقل است.(ادامه دارد...)
۵۲۸
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.