تکپارتی جین
وقتی بعد از ۵ ماه همو میبینید
ویو ات
نشیته بودم رو مبل هی به اینه نگاه میکردم
دوست داشتم جین رو اونجا ببینم ولی اون ۵ ماهه رفته سفر کاری
حضلم سر رفت
جینننن کجاییییییییی
رفتم اشپز خونه که ضرفارو بشورم
ویو جین
رفتم خونه
دلم برا ات یکذره شده بود
دیدم داره ظرف میشوره و صدای فشار آب نمیزاره صدای ورود منو بشنوه
رفتم اروم از پشت بغلش کردم
گفت: جینننننننن
و محکم اومد بغلم منم با تمام زوری که داشتم بغلش کردم
چونشو گرفتم و اوردمش بالا
تو چشام زل زده بود ولی من به لباش
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم
⭕اسمات⭕
چسبوندمش به یخچالل و دستامو گذاشتم بالای سرش شروع کردم به وحشیانه ترین حالت ممکن م.ک زدن لباش
لباش قرمز شده بود
بعد از ۲ دقیقه نفس کم اوردم و لباشو ول کردم و رفتم سراغ گردنش و کی. س مارک های بزرگ و سبز و بنفش رنگی مینداختم
⭕عادی⭕
بعد از اینکه..... کردیم
اومدیم پایین که گفت: بفرماااا پفیلا درست کردم فیلم ببینیم
دیدم صدای بارون میاد
رفتیم نشستیم فیلم دیدیم
وستایه فیلم بود که دیدم صدای رعد و برق اومد و ات با نگرانی و ترس اومد توی بغلم منم بغلش کردم و متوجه شدم خوابش برد
براید بغلش کردم و بردمش روی تخت و خودمم کنارشو دراز کشیدم
بغلش مردم و گفتم: شب بخیر فرشته ی من!!...
امید وارد خوب بوده باشه🙂
دوست داشتید؟
ویو ات
نشیته بودم رو مبل هی به اینه نگاه میکردم
دوست داشتم جین رو اونجا ببینم ولی اون ۵ ماهه رفته سفر کاری
حضلم سر رفت
جینننن کجاییییییییی
رفتم اشپز خونه که ضرفارو بشورم
ویو جین
رفتم خونه
دلم برا ات یکذره شده بود
دیدم داره ظرف میشوره و صدای فشار آب نمیزاره صدای ورود منو بشنوه
رفتم اروم از پشت بغلش کردم
گفت: جینننننننن
و محکم اومد بغلم منم با تمام زوری که داشتم بغلش کردم
چونشو گرفتم و اوردمش بالا
تو چشام زل زده بود ولی من به لباش
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم
⭕اسمات⭕
چسبوندمش به یخچالل و دستامو گذاشتم بالای سرش شروع کردم به وحشیانه ترین حالت ممکن م.ک زدن لباش
لباش قرمز شده بود
بعد از ۲ دقیقه نفس کم اوردم و لباشو ول کردم و رفتم سراغ گردنش و کی. س مارک های بزرگ و سبز و بنفش رنگی مینداختم
⭕عادی⭕
بعد از اینکه..... کردیم
اومدیم پایین که گفت: بفرماااا پفیلا درست کردم فیلم ببینیم
دیدم صدای بارون میاد
رفتیم نشستیم فیلم دیدیم
وستایه فیلم بود که دیدم صدای رعد و برق اومد و ات با نگرانی و ترس اومد توی بغلم منم بغلش کردم و متوجه شدم خوابش برد
براید بغلش کردم و بردمش روی تخت و خودمم کنارشو دراز کشیدم
بغلش مردم و گفتم: شب بخیر فرشته ی من!!...
امید وارد خوب بوده باشه🙂
دوست داشتید؟
۳.۰k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.