فیک کوک (عشق پنهان)
فیک کوک (عشق پنهان)
پارت¹
گایز اگه مقدمه این فیک رو نخوندین برین بخونین (توی کامنت)
از زبان ا.ت:
با کلی ذوق از هواپیما خارج شدم و رفتم تو فرودگاه تا عمو جانگ(وکیل و دوست صمیمی پدر ا.ت قبل از مرگش) و جونگ کی(دوست صمیمی ا.ت و دختر عمو جانگ که از پنج سالگی باهم دوستن ولی از وقتی مادره ا.ت ا.ت رو برد لندن بصورت آنلاین باهم در ارتباطن)بیان دنبالش تا کمکش کنن وارث پدرش بشه
عمو جانگ و جونگ کی رو ندیدم پس نشستم رو صندلی و به فکر فرو رفتم:
من فقط ۱۸ سالمه و مسلما درک درستی از اینجور کارهای خطرناک پدرم رو ندارم..ولی خب..به اندازه یه زن ۳۰ ساله زبون و جرعت دارم..پس من میتونم
یکم بعد عمو جانگ و جونگ کی رو دیدم و بدو بدو رفتم جفتشون رو بغل کردم
گفتم: خیلی دلم براتون تنگ شده بوددد
گفتن:ماهم دختررر از پنج سالگی ندیدیمت
گفتم:خب بریم دیگه؟
گفتن:آره دیگه بریم
از زبان عمو جانگ:
رفتیم و همه کار های لازم رو با ا.ت برای وارث پدرش شدن کردیم
گفت:ا.ت الان کلی ادم خطرناک دور و برتن پس حواست رو خوب جمع کن..اونا فقط به یه امضای تو نیاز دارن تا همه اموال پدرت رو بدست بیارن.. باشه؟
سرمو تکون دادم و گفتم:یس سِر(چشم آقا)
با خنده گفت: عزیزم فاز لندنیت بر نداره اینجا کره است ها
با خنده گفتم:جونگکی کجاست
گفت:پایین منتظر مونه بریم
گفتم:بریم
[شب وقتی عمو جانگ تورو رسوندت توی عمارت پدرت]
از زبان ا.ت:
گفتم:ممنون عمو جانگ امروز خیلی کمکم کردین و همچنین جونگ کی..
گفتن:خواهش میکنم و..بالاخره وارد عمارت شدم واییی خاطرات بچگیمم همش توی این عمارتهه
خسته بودم پس بلافاصله رفتم توی اتاقم و لباسامو عوض کردم و لباس راحتی پوشیدم وسایل هام رو چیدم و دراز کشیدم رو تخت که جوکیونگ(دوست صمیمی ا.ت) پیام داد:ا/ت رسیدی خونه جات راحته؟
براش نوشتم:آره اونی جونم ممنون که پرسیدی
گفت:پس برو بخواب حتما خسته ای
نوشتم:گود نایتتت.
گفت:گود نایت خانم کیمم((با استیکر خنده))
.
.
گایز خانم جوکیونگ توی فیک واقعی هستن😂🥺
آیدیش💜👇:
@jokiyung
#بی_تی_اس #بلک_پینک #جونگکوک #فیک_بی_تی_اس
#bts #black_pink #jungkook #fake_bts
پارت¹
گایز اگه مقدمه این فیک رو نخوندین برین بخونین (توی کامنت)
از زبان ا.ت:
با کلی ذوق از هواپیما خارج شدم و رفتم تو فرودگاه تا عمو جانگ(وکیل و دوست صمیمی پدر ا.ت قبل از مرگش) و جونگ کی(دوست صمیمی ا.ت و دختر عمو جانگ که از پنج سالگی باهم دوستن ولی از وقتی مادره ا.ت ا.ت رو برد لندن بصورت آنلاین باهم در ارتباطن)بیان دنبالش تا کمکش کنن وارث پدرش بشه
عمو جانگ و جونگ کی رو ندیدم پس نشستم رو صندلی و به فکر فرو رفتم:
من فقط ۱۸ سالمه و مسلما درک درستی از اینجور کارهای خطرناک پدرم رو ندارم..ولی خب..به اندازه یه زن ۳۰ ساله زبون و جرعت دارم..پس من میتونم
یکم بعد عمو جانگ و جونگ کی رو دیدم و بدو بدو رفتم جفتشون رو بغل کردم
گفتم: خیلی دلم براتون تنگ شده بوددد
گفتن:ماهم دختررر از پنج سالگی ندیدیمت
گفتم:خب بریم دیگه؟
گفتن:آره دیگه بریم
از زبان عمو جانگ:
رفتیم و همه کار های لازم رو با ا.ت برای وارث پدرش شدن کردیم
گفت:ا.ت الان کلی ادم خطرناک دور و برتن پس حواست رو خوب جمع کن..اونا فقط به یه امضای تو نیاز دارن تا همه اموال پدرت رو بدست بیارن.. باشه؟
سرمو تکون دادم و گفتم:یس سِر(چشم آقا)
با خنده گفت: عزیزم فاز لندنیت بر نداره اینجا کره است ها
با خنده گفتم:جونگکی کجاست
گفت:پایین منتظر مونه بریم
گفتم:بریم
[شب وقتی عمو جانگ تورو رسوندت توی عمارت پدرت]
از زبان ا.ت:
گفتم:ممنون عمو جانگ امروز خیلی کمکم کردین و همچنین جونگ کی..
گفتن:خواهش میکنم و..بالاخره وارد عمارت شدم واییی خاطرات بچگیمم همش توی این عمارتهه
خسته بودم پس بلافاصله رفتم توی اتاقم و لباسامو عوض کردم و لباس راحتی پوشیدم وسایل هام رو چیدم و دراز کشیدم رو تخت که جوکیونگ(دوست صمیمی ا.ت) پیام داد:ا/ت رسیدی خونه جات راحته؟
براش نوشتم:آره اونی جونم ممنون که پرسیدی
گفت:پس برو بخواب حتما خسته ای
نوشتم:گود نایتتت.
گفت:گود نایت خانم کیمم((با استیکر خنده))
.
.
گایز خانم جوکیونگ توی فیک واقعی هستن😂🥺
آیدیش💜👇:
@jokiyung
#بی_تی_اس #بلک_پینک #جونگکوک #فیک_بی_تی_اس
#bts #black_pink #jungkook #fake_bts
۸.۳k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.