فیک کوک(عشق پنهان)
فیک کوک(عشق پنهان)
پارت²
از زبان ا.ت:
صبح پاشدم مسواک زدم یه سری چیز خوردم و تصمیم گرفتم برم خرید
///////////
از زبان دنیل(یه پسر سوسول که جانشین پدر مافیاش شده):
گفتم:چی؟؟دخترش؟
دست راستم گفت:بله قربان دختر آقای کیم هیون (بابای ا.ت) برگشتن و الان هم مانع کارتون شدن (بالا کشیدن دارایی پدر ا.ت)
گفتم:هرجور شده اطلاعاتش رو برام میاری فهمیدی؟فقط دوساعت وقت داری
دست راستم گفت:چییی قربان؟!
گفتم:شد ۱ساعت و ۵۹ دقیقه
از زبان ا.ت:
خیلی عادی داشتم تو پاساژ خرید میکردم و به بلک کارت های بابام نگاه میکردم که یهو..
یکی یه پلاستیک روی سرم کشید..نههه من تنگی نفس دارممم ولم کنیدددد
با خودم گفتم:عمو جانگ بهم گفت که الان آدمای خطرناکی دور و برمن اونوقت منه اس.کل پاشدم بدون بادیگارد اومدم خرید..و چند لحظه بعد بیهوش شدم..
از زبان دنیل:
دست راستم گفت:قربان..قربان..(نفس نفس میزنه)
گفتم:آروم باش چیشد اطلاعات ازش گیر آوردی؟
دست راستم گفت:بله قربان اسمش کیم ا.ت هست،۱۷ سالشه(بچها سنش رو از ۱۸ به ۱۷ تغییر دادم)و تازه از لندن برگشته..
الان هم توی اتاق شکنجس..
گفتم:آفرین کارت خوب بود..و به به سمت اتاق شکنجه و ا.ت رفتم
//////////
از زبان جونگکوک(بزرگ ترین مافیای جهان و سخت ترین رقیب دنیل):
وکیلم گفت:قربان من اطلاعات این دختر رو در آوردم اسمش ا.ته و ۱۷ سالشه تازه از لندن برگشته و شما اگه بتونین بگیرینش فقط به یه امضاش نیاز دارید تا صاحب اموال پدرش شین
گفتم:بنظرت من واقعا اموال باباشو میخوام؟من فقط نمیخوام دست دنیس بیوفته
گفت:بله البته..
گفتم:خب الان کجاست اون دختر؟
گفت:دسته دنیل اونو بردن توی عمارت خودشون و احتمالا دارن بزور ازش میخوان که..
گفتم:خب مرتیکه الان داری اینو به من میگی؟!.
#bts #black_pink #jungkook #fake
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#بی_تی_اس
پارت²
از زبان ا.ت:
صبح پاشدم مسواک زدم یه سری چیز خوردم و تصمیم گرفتم برم خرید
///////////
از زبان دنیل(یه پسر سوسول که جانشین پدر مافیاش شده):
گفتم:چی؟؟دخترش؟
دست راستم گفت:بله قربان دختر آقای کیم هیون (بابای ا.ت) برگشتن و الان هم مانع کارتون شدن (بالا کشیدن دارایی پدر ا.ت)
گفتم:هرجور شده اطلاعاتش رو برام میاری فهمیدی؟فقط دوساعت وقت داری
دست راستم گفت:چییی قربان؟!
گفتم:شد ۱ساعت و ۵۹ دقیقه
از زبان ا.ت:
خیلی عادی داشتم تو پاساژ خرید میکردم و به بلک کارت های بابام نگاه میکردم که یهو..
یکی یه پلاستیک روی سرم کشید..نههه من تنگی نفس دارممم ولم کنیدددد
با خودم گفتم:عمو جانگ بهم گفت که الان آدمای خطرناکی دور و برمن اونوقت منه اس.کل پاشدم بدون بادیگارد اومدم خرید..و چند لحظه بعد بیهوش شدم..
از زبان دنیل:
دست راستم گفت:قربان..قربان..(نفس نفس میزنه)
گفتم:آروم باش چیشد اطلاعات ازش گیر آوردی؟
دست راستم گفت:بله قربان اسمش کیم ا.ت هست،۱۷ سالشه(بچها سنش رو از ۱۸ به ۱۷ تغییر دادم)و تازه از لندن برگشته..
الان هم توی اتاق شکنجس..
گفتم:آفرین کارت خوب بود..و به به سمت اتاق شکنجه و ا.ت رفتم
//////////
از زبان جونگکوک(بزرگ ترین مافیای جهان و سخت ترین رقیب دنیل):
وکیلم گفت:قربان من اطلاعات این دختر رو در آوردم اسمش ا.ته و ۱۷ سالشه تازه از لندن برگشته و شما اگه بتونین بگیرینش فقط به یه امضاش نیاز دارید تا صاحب اموال پدرش شین
گفتم:بنظرت من واقعا اموال باباشو میخوام؟من فقط نمیخوام دست دنیس بیوفته
گفت:بله البته..
گفتم:خب الان کجاست اون دختر؟
گفت:دسته دنیل اونو بردن توی عمارت خودشون و احتمالا دارن بزور ازش میخوان که..
گفتم:خب مرتیکه الان داری اینو به من میگی؟!.
#bts #black_pink #jungkook #fake
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#بی_تی_اس
۳.۴k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.