فیک جونگ کوک« سیاه سفید»P3
سویون
بالاخره استاد اومد..یه خانم زیبا بود که در عین شیک پوشی و زیبایی همه چیزش ساده بود
_ببخشید بچه ها یه کاری پیش اومد مجبور شدم انجامش بدم
وقتی نگاهش به ما سه نفر افتاد بهمون لبخندی زد و با دستش بهمون اشاره کرد بریم پیشش
منو لورا و یونا بلند شدیم و رفتیم کنارش و اون شروع کرد به حرف زدن
_خب بچه ها همکلاسی های جدیدتون رو بهتون معرفی میکنم سویون لورا و یونا که تازه به جمع ما ملحق شدن و از دانشجویان باهوشمون هستن
به آرومی طوری که ما سه نفر بشنویم گفت : نمیخواین چیزی بگین
یونا طبق معمول خیلی خوش خنده یکم رفت جلوتر و گفت : امیدوارم دوستای خوبی واسه هم باشیم بچه ها
عدهای براش دست زدن و عدهای هم مثل همون دختره مو بنفش بیخیال چشم دوخته بودن بهمون
رفتیم سره جا هامون نشستیم
استاد با تعجب به یکی از تک صندلی ها که تنها صندلیه خالی تو کلاس بود نگاه کرد و گفت : پس جونگ کوک کجاست ؟
دختر مو بنفشه گفت : یکم دیگه میاد استاد چون دیشب..
بلافاصله در باز شد و یه پسر وارده کلاس شد
_متاسفم بخاطر دیر کردنم استاد
تیپش فرق داشت با بقیه پسرا همچنین خیلی صدای پر جذبهای داشت اما از طرز حرف زدنو نگاه کردنش به استاد معلوم بود مغرور تشریف داره و با اینکه خودش دیر کرده از استاد طلبکاره
تو یه طرفه کلاس چشمای دخترا بهش بود و همشون با نیش باز نگاهش میکردن...نچ نچ ببینشون توروخدا
بالاخره استاد اومد..یه خانم زیبا بود که در عین شیک پوشی و زیبایی همه چیزش ساده بود
_ببخشید بچه ها یه کاری پیش اومد مجبور شدم انجامش بدم
وقتی نگاهش به ما سه نفر افتاد بهمون لبخندی زد و با دستش بهمون اشاره کرد بریم پیشش
منو لورا و یونا بلند شدیم و رفتیم کنارش و اون شروع کرد به حرف زدن
_خب بچه ها همکلاسی های جدیدتون رو بهتون معرفی میکنم سویون لورا و یونا که تازه به جمع ما ملحق شدن و از دانشجویان باهوشمون هستن
به آرومی طوری که ما سه نفر بشنویم گفت : نمیخواین چیزی بگین
یونا طبق معمول خیلی خوش خنده یکم رفت جلوتر و گفت : امیدوارم دوستای خوبی واسه هم باشیم بچه ها
عدهای براش دست زدن و عدهای هم مثل همون دختره مو بنفش بیخیال چشم دوخته بودن بهمون
رفتیم سره جا هامون نشستیم
استاد با تعجب به یکی از تک صندلی ها که تنها صندلیه خالی تو کلاس بود نگاه کرد و گفت : پس جونگ کوک کجاست ؟
دختر مو بنفشه گفت : یکم دیگه میاد استاد چون دیشب..
بلافاصله در باز شد و یه پسر وارده کلاس شد
_متاسفم بخاطر دیر کردنم استاد
تیپش فرق داشت با بقیه پسرا همچنین خیلی صدای پر جذبهای داشت اما از طرز حرف زدنو نگاه کردنش به استاد معلوم بود مغرور تشریف داره و با اینکه خودش دیر کرده از استاد طلبکاره
تو یه طرفه کلاس چشمای دخترا بهش بود و همشون با نیش باز نگاهش میکردن...نچ نچ ببینشون توروخدا
۵.۰k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.