عشق لجباز من پارت 14
جئون چونه گرفت و توی چشمای دخترک روبه روش زل زد
کوک:چطور می تونی منو اینقدر دیوونه کنی؟(جدی)
ا/ت:و...ولم کن
کوک:لکنت گرفتی کوچولو؟(تمسخر)
اما میدونی که جئون راحت ول کن نمیشه(نیشخند)
پسر اروم دستش رو به بند لباس خواب دخترک برد
ا/ت:چ..چیکار میکنی؟
کوک:به نظرت زوده؟راس می گی اینجا زیاد راحت نیس
پس........
پسر ی سرنگ پر از جیبش دراورد
ا/ت:اون چیه؟
کوک:خوب بخوابی
دختر هرچه قدر تقلا می کرد شانسی در مقابل این مرد نداشت
کوک مواد رو به دختر تزریق کرد و سیاهی...........
شرایط:10 لایک 10 کامنت
کوک:چطور می تونی منو اینقدر دیوونه کنی؟(جدی)
ا/ت:و...ولم کن
کوک:لکنت گرفتی کوچولو؟(تمسخر)
اما میدونی که جئون راحت ول کن نمیشه(نیشخند)
پسر اروم دستش رو به بند لباس خواب دخترک برد
ا/ت:چ..چیکار میکنی؟
کوک:به نظرت زوده؟راس می گی اینجا زیاد راحت نیس
پس........
پسر ی سرنگ پر از جیبش دراورد
ا/ت:اون چیه؟
کوک:خوب بخوابی
دختر هرچه قدر تقلا می کرد شانسی در مقابل این مرد نداشت
کوک مواد رو به دختر تزریق کرد و سیاهی...........
شرایط:10 لایک 10 کامنت
۵.۹k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.