پارت3✨🤍
امد نشست رو مبل ی نفره ی تکیه از فیلم ترسناک شد منم از ترس جیغ کشیدم جین سریع امد بغلم کرد اون میدونست من فوبیا چیزای ترسناک تاریکی و رعد برق دارم
جین:اروم باش هیشش چیزی نیست تموم شده
هیونا:ولم کن نمیخوام بغلم کنی
جین:الهی دورت بگردم من اشتباه کردم ببخشید اعصابم خورد بود
هیونا:چرا انقدر کار میکنی تا عصبی شی؟
جین:مگه من مقصرم کارام زیاده
هیونا:میشه هروقت عصبی سر من خالی نکنی؟
جین:چشم گلم
نامجون:اهماهم ایم سینگل
هیونا:(خنده)خودم برات دختر جور میکنم
(!علامت راوی)
!اون شب همه گفتنو خندیدن کلی خوشگذروندن اما مگه این خوش بودن کنار هم ابدی بود؟
۵ماه بعد عمارت
هیونا:نامجون خسته شدم تا کی باید بهش بگم من اون کارو نکردم؟(گریه)
نامجون:من همش دارم باهاش حرف میزنم دورت بگردم
هیونا:میدونی چقدر سخته کسیکه دوسش داری بهت بی محلی کنه
نامجون:تو اروم باش من بازم باهاش حرف میزنم الانم پاشو بریم چیزی بخوریم
بزور هیونا بردم پایین جینم سر میز بود بازم به هیونا بی محلی کرد هیونا نشوندم رو میز براش غذا کشیدم تا بخوره
نامجون:بخور تا بریم بیرون یذره حالت عوض شه
جین:اون نمیتونه بیاد
نامجون:چرا نمیشه؟
جین:چون من نمیزارم بیاد
هیونا:میشه دعوا نکنین لطفا(اروم مظلوم)تو سرم پر داد و دعواس
بعدشم ایرادی نداره نمیریم بیرون
بعداز حرفم جین رفتش تو اتاقش نامجون هم وقتی صبحانشو خورد رفت شرکت من موندم ی خونه سوت کور همهی خدمه خونه برای کیریسمس رفته بودن تعطیلات تا کیریسمس دو روز بیشتر نمونده بود تصمیم گرفتم درخت کیریسمس تزئین کنم رفتم از طبقه بالا ی اتاق ته راهرو حالت انباری داشت وسایل بردارم در اتاق وا کردم وسایل بالای کمد بود ی صندلی برداشتمو رفتم روش و وسایلو برداشتم از اتاق امدم بیرون و پیش به سوی درخت از چند روز پیش درخت کاج رو نصب کردیم و گذاشت بودیم توی پذیرایی خوب گوی های رو دونه به دونه وصل کردم به درخت یدونه ستاره مونده بود که با اینکه رو صندلی بودم دستم نمیرسید
ویو جین
بعداز صبحانه امدم تو اتاقم تمام فکرو ذکرم شده هیونا چرا باید اون کارو بکنه چرا با اینکه بهم گفته من نکردم ولی همه چیز معلوم بود اون فیلم اون نامه اون عکس رفتم پایین تا آب بخورم که هیونا رو دیدم که رو صندلی سعی داره ستاره درخت کیریسمسو نصب کنه اما نمیتونست بازم مثل همیشه کیوت بود و داشت ریز ریز غر میزد
هیونا:الان اگر جین بود میتونین کمکم کنه اه خدا لعنت کنه هرکیو که ی چی گفته اه من الان چیکار کنم
جین:کمتر غرغر کن
بده من
ستاره نصب کردم برگشتم سمت هیونا دهنش از تعجب باز مونده بود
جین:چیزی شده؟
تا امد چیزی بگه گوشیم زنگ خورد
جین:بله
؟:چون نزدیک کیریسمس بهت میگم اون فیلم نامه عکس تقلبی بود همین
جین:الو الو
چرا قط کرد؟
جین:اروم باش هیشش چیزی نیست تموم شده
هیونا:ولم کن نمیخوام بغلم کنی
جین:الهی دورت بگردم من اشتباه کردم ببخشید اعصابم خورد بود
هیونا:چرا انقدر کار میکنی تا عصبی شی؟
جین:مگه من مقصرم کارام زیاده
هیونا:میشه هروقت عصبی سر من خالی نکنی؟
جین:چشم گلم
نامجون:اهماهم ایم سینگل
هیونا:(خنده)خودم برات دختر جور میکنم
(!علامت راوی)
!اون شب همه گفتنو خندیدن کلی خوشگذروندن اما مگه این خوش بودن کنار هم ابدی بود؟
۵ماه بعد عمارت
هیونا:نامجون خسته شدم تا کی باید بهش بگم من اون کارو نکردم؟(گریه)
نامجون:من همش دارم باهاش حرف میزنم دورت بگردم
هیونا:میدونی چقدر سخته کسیکه دوسش داری بهت بی محلی کنه
نامجون:تو اروم باش من بازم باهاش حرف میزنم الانم پاشو بریم چیزی بخوریم
بزور هیونا بردم پایین جینم سر میز بود بازم به هیونا بی محلی کرد هیونا نشوندم رو میز براش غذا کشیدم تا بخوره
نامجون:بخور تا بریم بیرون یذره حالت عوض شه
جین:اون نمیتونه بیاد
نامجون:چرا نمیشه؟
جین:چون من نمیزارم بیاد
هیونا:میشه دعوا نکنین لطفا(اروم مظلوم)تو سرم پر داد و دعواس
بعدشم ایرادی نداره نمیریم بیرون
بعداز حرفم جین رفتش تو اتاقش نامجون هم وقتی صبحانشو خورد رفت شرکت من موندم ی خونه سوت کور همهی خدمه خونه برای کیریسمس رفته بودن تعطیلات تا کیریسمس دو روز بیشتر نمونده بود تصمیم گرفتم درخت کیریسمس تزئین کنم رفتم از طبقه بالا ی اتاق ته راهرو حالت انباری داشت وسایل بردارم در اتاق وا کردم وسایل بالای کمد بود ی صندلی برداشتمو رفتم روش و وسایلو برداشتم از اتاق امدم بیرون و پیش به سوی درخت از چند روز پیش درخت کاج رو نصب کردیم و گذاشت بودیم توی پذیرایی خوب گوی های رو دونه به دونه وصل کردم به درخت یدونه ستاره مونده بود که با اینکه رو صندلی بودم دستم نمیرسید
ویو جین
بعداز صبحانه امدم تو اتاقم تمام فکرو ذکرم شده هیونا چرا باید اون کارو بکنه چرا با اینکه بهم گفته من نکردم ولی همه چیز معلوم بود اون فیلم اون نامه اون عکس رفتم پایین تا آب بخورم که هیونا رو دیدم که رو صندلی سعی داره ستاره درخت کیریسمسو نصب کنه اما نمیتونست بازم مثل همیشه کیوت بود و داشت ریز ریز غر میزد
هیونا:الان اگر جین بود میتونین کمکم کنه اه خدا لعنت کنه هرکیو که ی چی گفته اه من الان چیکار کنم
جین:کمتر غرغر کن
بده من
ستاره نصب کردم برگشتم سمت هیونا دهنش از تعجب باز مونده بود
جین:چیزی شده؟
تا امد چیزی بگه گوشیم زنگ خورد
جین:بله
؟:چون نزدیک کیریسمس بهت میگم اون فیلم نامه عکس تقلبی بود همین
جین:الو الو
چرا قط کرد؟
۵.۱k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.