بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم :
البته به دلیل ایمان و توکل، میسر نخواهد بود؛ و همین طور در احادیثی تصریح شده که باید مقابل متکبر، تکبر نمود که چنین تکبری، خودت عبادت خداوند سبحان است؛ چنان که منسوب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد که فرمودند:
اذَا رَأَیتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ امَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ، وَ اذَا رَأَیتُمُ الْمُتَکبِّرِینَ فَتَکبَّرُوا عَلَیهِمْ، فَانَّ ذَلِک لَهُمْ مَذَلَّهٌ وَ صَغَارٌ - آن گاه که در میان افراد امت من، به انسانهای متواضع برخوردید، با آنان تواضع کنید، ولی اگر به انسانهای متکبر برخورد نمودید، با آنان تکبر ورزید. زیرا این روش، برای آنان خواری و حقارت میآورد.(جامع السعادات، ج 1، ص 363)
امروزه شاهدیم که نظامات سلطه و مستکبران حکومتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، خبری و هیچ ارزشی برای انسان و انسانیت قائل نیستند، خود را انسانهای طبقۀ اول و درجۀ یک میدانند که دیگران باید بندگان، بردگان و خدمتگزاران آنها باشند و هر هست، باید مال آنان باشد! خُب، در برابر آنان چه باید کرد؟! آیا باید سرِ ذلت فرود آورد و تسلیم شد؟! آیا افراد، جامعه و حکومت ها، میتوانند بدون ارزش قائل شدن برای خویش، مقابل آنان ایستادگی کنند؟!
برتریهای الهی :
تکبر - خود برتر بینی مذموم نسبت به دیگران، این است که کسی به سبب برخورداریِ بیشتر از نعمات دنیوی که همه محدود و زوال پذیرند، خود را از دیگران بهتر و برتر ببیند، به خود ببالد و به دیگران به چشم تحقیر نگاه کند. به خودش نگاه فرعونی و قارونی داشته باشد!
اما، این بدان معنا نیست که قدر مواهب و امتیازات الهی را ندانیم و ویژه نعمات معنوی را سبک قلمداد نماییم.
به عنوان مثال: اگر کسی به واسطۀ علم یا قدرتی که خداوند سبحان به او تفضل نموده، خود را در همین زمینه، از دانش پژوهان و زیردستان برتر ببیند و بفهمد که به همین دلیل، مسئولیتهایی دارد که باید در راه خدا به انجام رساند؛ نه تنها آن تکبر مذموم نمیباشد؛ بلکه لازم و ضروری است.
فضیلت ایمان : بدیهی است که مسلمان و مؤمن، تکبر شخصی ندارد، اما خودش را به واسطۀ نعمت اسلام و ایمان، نسبت به کفار، مشرکان، ظالمان، فاسقان و فاسدان برتر میبیند.
این خود برتر بینی، برتر دیدن عقلانیت نسبت به جهل - علم نسبت به نادانی - بصیرت نسبت به سطحینگری - ایمان نسبت به کفر - تقوا نسبت به فساد و لاابالیگری و عدالتخواهی نسبت به ظلم میباشد.(ادامه دارد...)
قسمت دوم :
البته به دلیل ایمان و توکل، میسر نخواهد بود؛ و همین طور در احادیثی تصریح شده که باید مقابل متکبر، تکبر نمود که چنین تکبری، خودت عبادت خداوند سبحان است؛ چنان که منسوب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد که فرمودند:
اذَا رَأَیتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ امَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ، وَ اذَا رَأَیتُمُ الْمُتَکبِّرِینَ فَتَکبَّرُوا عَلَیهِمْ، فَانَّ ذَلِک لَهُمْ مَذَلَّهٌ وَ صَغَارٌ - آن گاه که در میان افراد امت من، به انسانهای متواضع برخوردید، با آنان تواضع کنید، ولی اگر به انسانهای متکبر برخورد نمودید، با آنان تکبر ورزید. زیرا این روش، برای آنان خواری و حقارت میآورد.(جامع السعادات، ج 1، ص 363)
امروزه شاهدیم که نظامات سلطه و مستکبران حکومتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، خبری و هیچ ارزشی برای انسان و انسانیت قائل نیستند، خود را انسانهای طبقۀ اول و درجۀ یک میدانند که دیگران باید بندگان، بردگان و خدمتگزاران آنها باشند و هر هست، باید مال آنان باشد! خُب، در برابر آنان چه باید کرد؟! آیا باید سرِ ذلت فرود آورد و تسلیم شد؟! آیا افراد، جامعه و حکومت ها، میتوانند بدون ارزش قائل شدن برای خویش، مقابل آنان ایستادگی کنند؟!
برتریهای الهی :
تکبر - خود برتر بینی مذموم نسبت به دیگران، این است که کسی به سبب برخورداریِ بیشتر از نعمات دنیوی که همه محدود و زوال پذیرند، خود را از دیگران بهتر و برتر ببیند، به خود ببالد و به دیگران به چشم تحقیر نگاه کند. به خودش نگاه فرعونی و قارونی داشته باشد!
اما، این بدان معنا نیست که قدر مواهب و امتیازات الهی را ندانیم و ویژه نعمات معنوی را سبک قلمداد نماییم.
به عنوان مثال: اگر کسی به واسطۀ علم یا قدرتی که خداوند سبحان به او تفضل نموده، خود را در همین زمینه، از دانش پژوهان و زیردستان برتر ببیند و بفهمد که به همین دلیل، مسئولیتهایی دارد که باید در راه خدا به انجام رساند؛ نه تنها آن تکبر مذموم نمیباشد؛ بلکه لازم و ضروری است.
فضیلت ایمان : بدیهی است که مسلمان و مؤمن، تکبر شخصی ندارد، اما خودش را به واسطۀ نعمت اسلام و ایمان، نسبت به کفار، مشرکان، ظالمان، فاسقان و فاسدان برتر میبیند.
این خود برتر بینی، برتر دیدن عقلانیت نسبت به جهل - علم نسبت به نادانی - بصیرت نسبت به سطحینگری - ایمان نسبت به کفر - تقوا نسبت به فساد و لاابالیگری و عدالتخواهی نسبت به ظلم میباشد.(ادامه دارد...)
۸۸۷
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.