𝐏𝐚𝐫𝐭⁹
که یهو اون پسرا وارد شدن
اون پسره هیونجین همینطوری که داشت راه میرفت به سمت میزش دستش رو کشید رو میزم و یه نگاه ریز بهم کرد
فازش چی بود؟
بیخیال شدم که معلم اومد تو
@سلام بچه ها
امروز.....
(1ساعت بعد)
زنگ خورد
و با یون سو رفتیم حیاط
÷واییییییییییی دستشویی دارم
_خب برو دستشویی(با خنده)
÷وایسا الان میام
_باش
با سرعت رفت به سمت دستشویی
(خنده)
رفتم سر گوشیم
همینطوری که داشتم با گوشیم ور میرفتم یهو یه دختره اومد جلوم وایساد
؟این نامه رو بگیر و برو جایی که توش نوشته
تا این حرفو بهم گفت با سرعت بهم نامه رو داد و فرار کرد
_وایسا
بیخیالش شدم و نامه رو باز کردم نوشته بود[بیا به اتاق موسیقی]
حدس میزدم کی این نامه رو فرستاده باشه
یه نفس عمیق کشیدم و رفتم به اونجا
درو باز کردم همه ی برقا خاموش بود یه قدم برداشتم که دو نفر منو با زور نشوندن روی صندلی
و چشام رو بستن
_هی چکار میکنید شما کی هستید؟
بعد از 5 دقیقه رو شونم دستی حس کردم
اون...
(ادامه در پارت بعدی)
اون پسره هیونجین همینطوری که داشت راه میرفت به سمت میزش دستش رو کشید رو میزم و یه نگاه ریز بهم کرد
فازش چی بود؟
بیخیال شدم که معلم اومد تو
@سلام بچه ها
امروز.....
(1ساعت بعد)
زنگ خورد
و با یون سو رفتیم حیاط
÷واییییییییییی دستشویی دارم
_خب برو دستشویی(با خنده)
÷وایسا الان میام
_باش
با سرعت رفت به سمت دستشویی
(خنده)
رفتم سر گوشیم
همینطوری که داشتم با گوشیم ور میرفتم یهو یه دختره اومد جلوم وایساد
؟این نامه رو بگیر و برو جایی که توش نوشته
تا این حرفو بهم گفت با سرعت بهم نامه رو داد و فرار کرد
_وایسا
بیخیالش شدم و نامه رو باز کردم نوشته بود[بیا به اتاق موسیقی]
حدس میزدم کی این نامه رو فرستاده باشه
یه نفس عمیق کشیدم و رفتم به اونجا
درو باز کردم همه ی برقا خاموش بود یه قدم برداشتم که دو نفر منو با زور نشوندن روی صندلی
و چشام رو بستن
_هی چکار میکنید شما کی هستید؟
بعد از 5 دقیقه رو شونم دستی حس کردم
اون...
(ادامه در پارت بعدی)
۵.۰k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.