تک پارتی تهیونگ درخواستی
تک پارتی تهیونگ
«وقتی باهاش میری سینما»
ات ویو
امروز هم مثل همیشه بلند شدم و رفتم دستشویی و کارهای لازم رو کردم امدم یه صبحونه درست کردم که از گوشیم یه پیام امد پیام رو باز کردم که دیدم تهیونگه
«پیام تهیونگ»
سلام بیب خوبی
امشب حاضر شو میخوام ببرمت سینما
مواظب خودت باش عشقم
بایییی
ات ویو
وقتی پیامشو خوندم خیلی ذوق زده شدم و بالا و پایین میپریدم و خیلی خوشحال بودم رفتم یه کیدراما نگاه کردم بعدش یکم خوابیدم بعد بلند شدم یه دوش ۱٠ دقیقه ای گرفتم امدم بیرون یه هودی مشکی پوشیدم و با یه شلوار بگ مشکی با یه کفش مشکی پوشیدم که گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود
رفتم پایین وقتی دیدمش دهنم باز مونده بود
-ات بریم
+عاا اره بریم
راوی ویو
سوار ماشین شدن و به سمت سینما حرکت کردن و تهیونگ عزیز ما یه فیلم ترسناک انتخاب کرد و اونا رفتن یه نوشیدنی و پاپکن گرفتن و رفتم تو ووقتی که فیلم شروع شد ات مثل سگ ترسید و تهیونگ هم بغلش کرد و فیلم رو تماشا کردند
پایان
«وقتی باهاش میری سینما»
ات ویو
امروز هم مثل همیشه بلند شدم و رفتم دستشویی و کارهای لازم رو کردم امدم یه صبحونه درست کردم که از گوشیم یه پیام امد پیام رو باز کردم که دیدم تهیونگه
«پیام تهیونگ»
سلام بیب خوبی
امشب حاضر شو میخوام ببرمت سینما
مواظب خودت باش عشقم
بایییی
ات ویو
وقتی پیامشو خوندم خیلی ذوق زده شدم و بالا و پایین میپریدم و خیلی خوشحال بودم رفتم یه کیدراما نگاه کردم بعدش یکم خوابیدم بعد بلند شدم یه دوش ۱٠ دقیقه ای گرفتم امدم بیرون یه هودی مشکی پوشیدم و با یه شلوار بگ مشکی با یه کفش مشکی پوشیدم که گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود
رفتم پایین وقتی دیدمش دهنم باز مونده بود
-ات بریم
+عاا اره بریم
راوی ویو
سوار ماشین شدن و به سمت سینما حرکت کردن و تهیونگ عزیز ما یه فیلم ترسناک انتخاب کرد و اونا رفتن یه نوشیدنی و پاپکن گرفتن و رفتم تو ووقتی که فیلم شروع شد ات مثل سگ ترسید و تهیونگ هم بغلش کرد و فیلم رو تماشا کردند
پایان
۱۳.۷k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.