می نشینی در نفسهایم که تکرارت کنم
مینشینی در نفسهایم که تکرارت کنم
مثل صیدِ رو به تسلیمی گرفتارت کنم
مینشینی در دلم... آرام و دورادور و گرم
تا که یکباره خودم را وقف دیدارت کنم
فاصله بین هوس با عشق، چون ارض و سماء
عشق آلودم که با چشمی گنهکارت کنم
من برایت سفسطه بودم که مغلوبت شوم
مثلِ برهان در توانم نیست انکارت کنم
رخوتی مستانه از سمت نگاهت در من است
زل بزن تا از شرارِ شوق سرشارت کنم
عشق زجری ممتد و عاشق به آزارش خوش است
پس بیا نزدیکتر... شایدکه بیمارت کنم...
مثل صیدِ رو به تسلیمی گرفتارت کنم
مینشینی در دلم... آرام و دورادور و گرم
تا که یکباره خودم را وقف دیدارت کنم
فاصله بین هوس با عشق، چون ارض و سماء
عشق آلودم که با چشمی گنهکارت کنم
من برایت سفسطه بودم که مغلوبت شوم
مثلِ برهان در توانم نیست انکارت کنم
رخوتی مستانه از سمت نگاهت در من است
زل بزن تا از شرارِ شوق سرشارت کنم
عشق زجری ممتد و عاشق به آزارش خوش است
پس بیا نزدیکتر... شایدکه بیمارت کنم...
۲۱.۴k
۲۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.