وعده کردم که به تو سر نزنم
وعده کردم که به تو سر نزنم
برسم تا دم در ، در نزنم
قول دادم به غزلهای خودم
زل به چشمان تو دیگر نزنم
مطمئن باش خیالت راحت
گله ای از تو به دفتر نزنم
این چه رسمیستکه باید یک عمر
حرف خود را به تو اخر نزنم
برو ای عشق برو تا اینکه
روی دستان تو پر پر نزنم
من به دوری تو عادت کردم
ولی از غصه ی دوری تو دم نزنم
ﭼﻨﺎﻥ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﻭ ﺣﯿﺮﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﮔﻬﯽ ﺷﻤﻊ ﻭ ﮔﻬﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪﺍﻡ ﻣﻦ
گﻬﯽ ﺟﺎﻧﻜﺎﻩ ﺟﺎﻧﺎﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ز ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺍﺩﺏ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺪﺍﺭﯾﺪ
کﻪ ﺑﺲ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻭ ﺣﯿﺮﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
برسم تا دم در ، در نزنم
قول دادم به غزلهای خودم
زل به چشمان تو دیگر نزنم
مطمئن باش خیالت راحت
گله ای از تو به دفتر نزنم
این چه رسمیستکه باید یک عمر
حرف خود را به تو اخر نزنم
برو ای عشق برو تا اینکه
روی دستان تو پر پر نزنم
من به دوری تو عادت کردم
ولی از غصه ی دوری تو دم نزنم
ﭼﻨﺎﻥ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﻭ ﺣﯿﺮﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﮔﻬﯽ ﺷﻤﻊ ﻭ ﮔﻬﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪﺍﻡ ﻣﻦ
گﻬﯽ ﺟﺎﻧﻜﺎﻩ ﺟﺎﻧﺎﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ز ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺍﺩﺏ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺪﺍﺭﯾﺪ
کﻪ ﺑﺲ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻭ ﺣﯿﺮﺍﻧﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
۱.۳k
۲۹ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.