((قلبم)) پارت 26
((قلبم)) پارت 26
متین :تا چند روز باید اینجا باشه
دکتر:هر وقت خوب بشه
متین :باشه باشه
دکتر رف پیش دیانا منم رفتم بچه هارو جمع کنم تا حواسشون به ارسلان باشه
دکتر :دیانا خانم خوبین
دیانا :خوبم چیزی که نفهمید
دکتر :ن شما مطمئنید ایشون شمارو دزدیدن
دیانا :بله مطمئنم میشه گوشیتونو بدین من یه زنگ به همسرم بزنم
دکتر :بفرما
#تماس
_الو ارسلان
+دیانا خوبی کجای
_تو بیمارستان بیرون شهر لطفا بیا کمکم کن نمیتونم جایی برم متین دور ور بیمارستانو پر آدم کرده
+باشه باشه من الان میام
_مراقب باش
#پایان
ارسلان :بریم زود
رضا :پانیذ چی
ارسلان :نمیدونم الان دیانا مهمه
رضا :یعنی چی اگه دیانا رو بیاریم پانیذ چی اونا پانیذ میکشن
گلوی رضارو گرفتم چسبوندم به دیوار
ارسلان :تو چرا انقدر چرتو پرت میگی ببند دهنتو
مهراب :ارسلان ولش کن خوب راس میگه میخای چیکار کنی
ارسلان :بجز دیانا دیگه به چیزی فک نمیکنم حالاهم دارم میرم هرکسی خاس بیاد نیومدم درک
رضا:من میرم دنبال پانیذ
مهراب:منم با ارسلان میام
ارسلان :بریم پَس
متین :تا چند روز باید اینجا باشه
دکتر:هر وقت خوب بشه
متین :باشه باشه
دکتر رف پیش دیانا منم رفتم بچه هارو جمع کنم تا حواسشون به ارسلان باشه
دکتر :دیانا خانم خوبین
دیانا :خوبم چیزی که نفهمید
دکتر :ن شما مطمئنید ایشون شمارو دزدیدن
دیانا :بله مطمئنم میشه گوشیتونو بدین من یه زنگ به همسرم بزنم
دکتر :بفرما
#تماس
_الو ارسلان
+دیانا خوبی کجای
_تو بیمارستان بیرون شهر لطفا بیا کمکم کن نمیتونم جایی برم متین دور ور بیمارستانو پر آدم کرده
+باشه باشه من الان میام
_مراقب باش
#پایان
ارسلان :بریم زود
رضا :پانیذ چی
ارسلان :نمیدونم الان دیانا مهمه
رضا :یعنی چی اگه دیانا رو بیاریم پانیذ چی اونا پانیذ میکشن
گلوی رضارو گرفتم چسبوندم به دیوار
ارسلان :تو چرا انقدر چرتو پرت میگی ببند دهنتو
مهراب :ارسلان ولش کن خوب راس میگه میخای چیکار کنی
ارسلان :بجز دیانا دیگه به چیزی فک نمیکنم حالاهم دارم میرم هرکسی خاس بیاد نیومدم درک
رضا:من میرم دنبال پانیذ
مهراب:منم با ارسلان میام
ارسلان :بریم پَس
۷.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.