پارت ۸
پارت ۸
نامجون که رو مبل نشسته بود منتظر ما بود
نامجون : کجا بودید ؟؟
نایون : بیرون بودیم رفته بودیم خرید
نامجون : اوکی فقط میتونی بری جین رو بیدار کنی ؟
نایون : اره الان میرم
رفتم طبقه بالا تا جین رو بیدار کنم رفتم اتاقش
نایون : جین بیدار شو لطفا . یهو دستمو گرفت و پردتم کرد روی تخت
( منحرف نشیدا /:
جین : میشه یکم پیشم بمونی لطفا
نایون : فقط یک دقیقه ها باشه ؟
جین : یکم بیشتر بمون دیگه
نایون : باشه میمونم فقط بیدار شو ها /:
صدای پای یکی از بچه ها اومد .
نامجون بود .
نایون : جین بلند شو
از کنارش رفتم اون طرف
جین : باشه بابا بلند شدم
نامجون در رو باز کرد
نامجون : نایون چرا یه بیدار کردنت آنقدر طول کشید ؟
نایون : اخه بیدار نمیشه که
جین و نامجون رفتم پایین من رفتم اتاقم که لباس راحتی پبوشم
پوشیم و رفتم پایین
عصر شده بود و ما برای خوردن عصرونه رفتیم حیاط
اسلاید نایون میزارم
ادامه دارد .
نامجون که رو مبل نشسته بود منتظر ما بود
نامجون : کجا بودید ؟؟
نایون : بیرون بودیم رفته بودیم خرید
نامجون : اوکی فقط میتونی بری جین رو بیدار کنی ؟
نایون : اره الان میرم
رفتم طبقه بالا تا جین رو بیدار کنم رفتم اتاقش
نایون : جین بیدار شو لطفا . یهو دستمو گرفت و پردتم کرد روی تخت
( منحرف نشیدا /:
جین : میشه یکم پیشم بمونی لطفا
نایون : فقط یک دقیقه ها باشه ؟
جین : یکم بیشتر بمون دیگه
نایون : باشه میمونم فقط بیدار شو ها /:
صدای پای یکی از بچه ها اومد .
نامجون بود .
نایون : جین بلند شو
از کنارش رفتم اون طرف
جین : باشه بابا بلند شدم
نامجون در رو باز کرد
نامجون : نایون چرا یه بیدار کردنت آنقدر طول کشید ؟
نایون : اخه بیدار نمیشه که
جین و نامجون رفتم پایین من رفتم اتاقم که لباس راحتی پبوشم
پوشیم و رفتم پایین
عصر شده بود و ما برای خوردن عصرونه رفتیم حیاط
اسلاید نایون میزارم
ادامه دارد .
۱.۴k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳