ته بلند شدو با عشوه به سمت در حرکت کرد که خندمون گرفت
ته بلند شدو با عشوه به سمت در حرکت کرد که خندمون گرفت
~هوفف خدا صبرم بده... فعلا
ناروتو. خدافظ
سولی. خب به جرج(برادر کوک) بگم بیاد
لیا. خدا منو شفا بده تا اون معقه
هاروتو. چرا
لیا. خیلی سر به سرم میزاره 19 ساله ندیدمش
سولی. حالا از سرو کلت بالا میره نگاه کن
=نگران نباش ته روت حساسه
لیا. هیهیهیهی
=زهرمار.. نظرتون درباره آلبوم خانوادگیمون چیهه
ناروتو. لیدیا. هوراااا
هاروتو. مشتاقم ببینم مامان تو جوونیش چه شکلی بوده
سولی. یعنی تاحالا آلبومو ندیدین
لیدیا. عمه سولی! اونو قایم کرده حتی سه تا قفلم داره
سولی. چرااا
=کرممم
لیا. هاروتو.. ات ملکه زیبایی ع اصلا عوض نشده اینو من میدونم که بعد از 19 سال دیدمش
هاروتو. واو چه با شکوه حرف میزنی مثل تهیونگ
رفتمو آلبوم رو اوردمو قفلاشو باز کردم عکسایی که نباید ببیننو بیرون اوردمو قایمشون کردم
و بردم تو حال و گذاشتم رو میز وسط
=خوب بیاین
لیدیا. بعد از سالها سالل
درشو باز کردم که اول عکس عروسی منو کوک بود
ناروتو. اصلا نمیخوره که به اجبار بوده باشه
هاروتو. تو تصور کن از زندگیت راضی نیستی ولی الکی لبخند میزنی.. کی میدونه پشت اون لبخند چی میگذره
=خب اینم از شماها که تو شکمم بودین و فقط دوهفته تون بود
هاروتو. آا عمه لیا راست میگفت تغییر نکردی
لیا. عمه؟ عرررر
سولی. آدم فروشای پلاستیکی
هاروتو. عمه سولی جای خودشو دارهه
لیدیا. خدایا سر هر عکسی یه بحثی باز میشه
=اینجا هم که سونوگرافی بود و سولی گفت جنسیتو فقط به اون بگن تا جشن تأیین جنسیت بگیرن و ما اون معقه خبر نداشتیم دوقولو حاملم آمم سولی فیلمشو داری؟
سولی. آره
گوشیشو در اوردو گذاشت جولو بچه ها و فیلمو پخش کرد
هاروتو. چه ماشینای قشنگییی
لیدیا. برا من گرفتین
=وقتی عمت سولی باشه چرا نگیریم مال تو با تفنگ بود
هاروتو. فقط نگاهای مامانو تهیونگ
سولی. تاحالا به اینجاش دقت نکردم
ناروتو. ای وای سوار شدین مثل بچه دوساله
فیلم تموم شدو رفتیم سر آلبوم
=اینو نگاه باباتون اثرار کرد رو شکمم که 7 ماهه بود نقاشی بکشه
لیا. اون معقه ما نبودیم ن
=آرهه... اینجا تازه عاشق کوک شده بودم.. وهستم
ناروتو. چرا حالا دوتا خرگوش
=چون فکر میکرد هردو مثل خودش شبیه خرگوش میشین ولی فقط ناروتو شبیه خودش شده... اینجا هم تو بیمارستان و تازه شمارو به دنیا اورده بودم
سولی. که من با سر خوردم زمین
لیا. آخخ من یادمهه تماس تصویری
که خندمون بلند شد
سولی. عه نخندین..رو هرچی بخندین سرتون میاد
لیا. پول هاهاهاها
=(درحال جر خردن از خنده)
=اینجا روز اول مدرستون بود
ناروتو. چقدر هم خوشحالیم
.
آلبوم رو تموم کردیمو گذاشتم سرجاش که در باز شد
که ته و کوک با لباسای سیاه خفن اومدن تو حواسشون نبود
هاروتو. اووو نگاه استایل گنگو
&کوک بدو
~هوفف خدا صبرم بده... فعلا
ناروتو. خدافظ
سولی. خب به جرج(برادر کوک) بگم بیاد
لیا. خدا منو شفا بده تا اون معقه
هاروتو. چرا
لیا. خیلی سر به سرم میزاره 19 ساله ندیدمش
سولی. حالا از سرو کلت بالا میره نگاه کن
=نگران نباش ته روت حساسه
لیا. هیهیهیهی
=زهرمار.. نظرتون درباره آلبوم خانوادگیمون چیهه
ناروتو. لیدیا. هوراااا
هاروتو. مشتاقم ببینم مامان تو جوونیش چه شکلی بوده
سولی. یعنی تاحالا آلبومو ندیدین
لیدیا. عمه سولی! اونو قایم کرده حتی سه تا قفلم داره
سولی. چرااا
=کرممم
لیا. هاروتو.. ات ملکه زیبایی ع اصلا عوض نشده اینو من میدونم که بعد از 19 سال دیدمش
هاروتو. واو چه با شکوه حرف میزنی مثل تهیونگ
رفتمو آلبوم رو اوردمو قفلاشو باز کردم عکسایی که نباید ببیننو بیرون اوردمو قایمشون کردم
و بردم تو حال و گذاشتم رو میز وسط
=خوب بیاین
لیدیا. بعد از سالها سالل
درشو باز کردم که اول عکس عروسی منو کوک بود
ناروتو. اصلا نمیخوره که به اجبار بوده باشه
هاروتو. تو تصور کن از زندگیت راضی نیستی ولی الکی لبخند میزنی.. کی میدونه پشت اون لبخند چی میگذره
=خب اینم از شماها که تو شکمم بودین و فقط دوهفته تون بود
هاروتو. آا عمه لیا راست میگفت تغییر نکردی
لیا. عمه؟ عرررر
سولی. آدم فروشای پلاستیکی
هاروتو. عمه سولی جای خودشو دارهه
لیدیا. خدایا سر هر عکسی یه بحثی باز میشه
=اینجا هم که سونوگرافی بود و سولی گفت جنسیتو فقط به اون بگن تا جشن تأیین جنسیت بگیرن و ما اون معقه خبر نداشتیم دوقولو حاملم آمم سولی فیلمشو داری؟
سولی. آره
گوشیشو در اوردو گذاشت جولو بچه ها و فیلمو پخش کرد
هاروتو. چه ماشینای قشنگییی
لیدیا. برا من گرفتین
=وقتی عمت سولی باشه چرا نگیریم مال تو با تفنگ بود
هاروتو. فقط نگاهای مامانو تهیونگ
سولی. تاحالا به اینجاش دقت نکردم
ناروتو. ای وای سوار شدین مثل بچه دوساله
فیلم تموم شدو رفتیم سر آلبوم
=اینو نگاه باباتون اثرار کرد رو شکمم که 7 ماهه بود نقاشی بکشه
لیا. اون معقه ما نبودیم ن
=آرهه... اینجا تازه عاشق کوک شده بودم.. وهستم
ناروتو. چرا حالا دوتا خرگوش
=چون فکر میکرد هردو مثل خودش شبیه خرگوش میشین ولی فقط ناروتو شبیه خودش شده... اینجا هم تو بیمارستان و تازه شمارو به دنیا اورده بودم
سولی. که من با سر خوردم زمین
لیا. آخخ من یادمهه تماس تصویری
که خندمون بلند شد
سولی. عه نخندین..رو هرچی بخندین سرتون میاد
لیا. پول هاهاهاها
=(درحال جر خردن از خنده)
=اینجا روز اول مدرستون بود
ناروتو. چقدر هم خوشحالیم
.
آلبوم رو تموم کردیمو گذاشتم سرجاش که در باز شد
که ته و کوک با لباسای سیاه خفن اومدن تو حواسشون نبود
هاروتو. اووو نگاه استایل گنگو
&کوک بدو
۴.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.