و خودم رانندگی کردم
و خودم رانندگی کردم
به عمارت جئون رسیدیم
از ماشین پیاده شدم و جئون رو دادم دست یکی از افرادش
و رفتم داخل
جئوپ کنارم نشست و بهم نزدیک شد خودم رو عقب کشیدم و با حالت مستی بهم گفت:
جونگکوک: ات م... ن د... وس. ت دارم
ات: نیشخندی زدم و گفتم
جئون معروف دلش رو باخته
اخییی جئون تو مستی نمیفهمی چی میگی
جئون: ات من میدونم چی میگم جیکار میکنم و الان میگم عاشقتم
ات: نمیخوام مسخره بازی در بیارم اما منم بهت علاقه دارم
رسما غرورمو واسه یه فرد خورد کردم خودم با دست های خودم کسی که به هیچکس رو نمیداد مردم میترسیدن نزدیکم شن عجیبه نه؟
آیا این رابطه پایداره
یا همش طمع و حرص هست
پول حتی عشق رو میخره میدونستید
معلومه اما این روزی به پایان میرسه
عشق یا طمع
فلش. بک😌
(ادمین : یس میدونم کرمم نمیخواد بگینـ
ات: لعنتتتتتی چرا چرا اینکارو کردی
تو میدونستی
تو میدونستی دوست دارم.
اما برای چی اینکار رو کردی
لعنتیی من دوست داشتم
جونگکوک: با خونسردی تمام گفت
میدونستم از همه چی خبر داشتم
اما میدونی من دوست ندارم عاشقت نیستم حتی یه ذره
فقط بخاطر مال و اموالت بودم باهات جدی فکر کردی من با یه دختره 23 ساله چیکار دارم
چجوری من تغییر کردم
هان توی 1 روز کسی تغییر نمیکنه
اما یه چیز دیگه
توی. دنیا به کسی اعتماد نکن حتی کسی که از خون خودته
ات تهیونگ خبر داشت نینا از تمام ماجرا خبر داشت و اونا کمکم کردن
میدونی تو این دنیا کسی کس دیگه ای رو دوست نداره
و فقط مال یا هوس هست
تهیونگ و نینا رو پشت سرم دیدم
دستام یخ کرده بود
خنده کردم از اعصبانیت ناراحتی حماقت یه چیز دیگه ای
عربده ای کشیدم کل خونه بهم ریخت
رفتم سمت تهیونگ یقه پیراهنشو گرفتم همه فکر کردن میخوام بزنمش اما بغلش کردم
و داخل گوشش گفتم: بهت اعتماد داشتم شکستیش پس انتظار خوبی دیگ نداشته باش
نینا رو هم بغل کردم
به بادیگاردا گفتم بندازنشون بیرون
فیلیکس : ات
ات: بله
انتقامشون رو بگیر
به عمارت جئون رسیدیم
از ماشین پیاده شدم و جئون رو دادم دست یکی از افرادش
و رفتم داخل
جئوپ کنارم نشست و بهم نزدیک شد خودم رو عقب کشیدم و با حالت مستی بهم گفت:
جونگکوک: ات م... ن د... وس. ت دارم
ات: نیشخندی زدم و گفتم
جئون معروف دلش رو باخته
اخییی جئون تو مستی نمیفهمی چی میگی
جئون: ات من میدونم چی میگم جیکار میکنم و الان میگم عاشقتم
ات: نمیخوام مسخره بازی در بیارم اما منم بهت علاقه دارم
رسما غرورمو واسه یه فرد خورد کردم خودم با دست های خودم کسی که به هیچکس رو نمیداد مردم میترسیدن نزدیکم شن عجیبه نه؟
آیا این رابطه پایداره
یا همش طمع و حرص هست
پول حتی عشق رو میخره میدونستید
معلومه اما این روزی به پایان میرسه
عشق یا طمع
فلش. بک😌
(ادمین : یس میدونم کرمم نمیخواد بگینـ
ات: لعنتتتتتی چرا چرا اینکارو کردی
تو میدونستی
تو میدونستی دوست دارم.
اما برای چی اینکار رو کردی
لعنتیی من دوست داشتم
جونگکوک: با خونسردی تمام گفت
میدونستم از همه چی خبر داشتم
اما میدونی من دوست ندارم عاشقت نیستم حتی یه ذره
فقط بخاطر مال و اموالت بودم باهات جدی فکر کردی من با یه دختره 23 ساله چیکار دارم
چجوری من تغییر کردم
هان توی 1 روز کسی تغییر نمیکنه
اما یه چیز دیگه
توی. دنیا به کسی اعتماد نکن حتی کسی که از خون خودته
ات تهیونگ خبر داشت نینا از تمام ماجرا خبر داشت و اونا کمکم کردن
میدونی تو این دنیا کسی کس دیگه ای رو دوست نداره
و فقط مال یا هوس هست
تهیونگ و نینا رو پشت سرم دیدم
دستام یخ کرده بود
خنده کردم از اعصبانیت ناراحتی حماقت یه چیز دیگه ای
عربده ای کشیدم کل خونه بهم ریخت
رفتم سمت تهیونگ یقه پیراهنشو گرفتم همه فکر کردن میخوام بزنمش اما بغلش کردم
و داخل گوشش گفتم: بهت اعتماد داشتم شکستیش پس انتظار خوبی دیگ نداشته باش
نینا رو هم بغل کردم
به بادیگاردا گفتم بندازنشون بیرون
فیلیکس : ات
ات: بله
انتقامشون رو بگیر
۲.۷k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.