بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
چرا که حقایق باعقل شناخته می شوند؛ و ثانیاً جهت اطاعت، عبادت و قرب بیشتر.
ب) - حیوانات :
حیوانات نیز هم علم دارند و هم شعور، منتهی در حد خودشان، و به همین تناسب اختیار هم دارند. منتهی اولاً عقل شناختی ندارند و ثانیاً منشأ اختیار آنان،همان شهوت وغضب حیوانی است و انتخابهایشان نیز مبتنی بر غریزه می باشد، نه تفکر و تعقل.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ - آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى كنند،و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مىداند به آن علم دارد؛ و خداوند به آنچه انجام می دهند داناست!(سوره نور آیه 48)
آیا حیوانات، برای خود منطقه، لانه، آشیانه، جفت، مسیر و انتخاب نمیکنند؟! پس اختیار دارند، اما این اختیار محدود و تابع غریزه می باشد.
ج) - انسان و جنّ :
اما انسان، بالقوه و نه بالفعل، از تمامی موجودات کاملتر است؛ چرا که هم از روح ملکوتی برخودار است و هم از بدن حیوانی؛ هم عقل شناختی دارد و هم قلبی که با آن فهم کند.
هم فطرت خداشناس و خدا دوست دارد و هم نفس اماره؛ پس بالتبع هم حبّ و بغض دارد که امام صادق علیه السلام فرمودند: دین و ایمان چیزی جز حبّ و بغض نیست و البته تأکید نمودند که حبّاً لله و بُغضاً لله، و هم از طبیعت مادی و قوای شهوت و غضب حیوانی بر خوردار است.
انسان، بین جبر و اختیار قرار گرفته است و به راه رشد هدایت شده است، تا به حکم عقلی که به نور علم میبیند، راه رشد را برگزیند. بنابراین، بُعدِ اختیاری انسان چه در امور مادی و چه معنوی چه روحی و چه جسمی، در انتخاب های او تحقق یافته و جلوه میکند.
اجنّه نیز در مرتبهای پایینتر از انسان، از همین ویژگیها برخوردارند، لذا می توانند مؤمن یا کافر گردند و ابلیس لعین که از جنیان بود، به خاطر تکبر و استکبارش، عصیان ورزید و کافر شد.(پایان)
پاسخ قسمت سوم :
چرا که حقایق باعقل شناخته می شوند؛ و ثانیاً جهت اطاعت، عبادت و قرب بیشتر.
ب) - حیوانات :
حیوانات نیز هم علم دارند و هم شعور، منتهی در حد خودشان، و به همین تناسب اختیار هم دارند. منتهی اولاً عقل شناختی ندارند و ثانیاً منشأ اختیار آنان،همان شهوت وغضب حیوانی است و انتخابهایشان نیز مبتنی بر غریزه می باشد، نه تفکر و تعقل.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ - آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى كنند،و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مىداند به آن علم دارد؛ و خداوند به آنچه انجام می دهند داناست!(سوره نور آیه 48)
آیا حیوانات، برای خود منطقه، لانه، آشیانه، جفت، مسیر و انتخاب نمیکنند؟! پس اختیار دارند، اما این اختیار محدود و تابع غریزه می باشد.
ج) - انسان و جنّ :
اما انسان، بالقوه و نه بالفعل، از تمامی موجودات کاملتر است؛ چرا که هم از روح ملکوتی برخودار است و هم از بدن حیوانی؛ هم عقل شناختی دارد و هم قلبی که با آن فهم کند.
هم فطرت خداشناس و خدا دوست دارد و هم نفس اماره؛ پس بالتبع هم حبّ و بغض دارد که امام صادق علیه السلام فرمودند: دین و ایمان چیزی جز حبّ و بغض نیست و البته تأکید نمودند که حبّاً لله و بُغضاً لله، و هم از طبیعت مادی و قوای شهوت و غضب حیوانی بر خوردار است.
انسان، بین جبر و اختیار قرار گرفته است و به راه رشد هدایت شده است، تا به حکم عقلی که به نور علم میبیند، راه رشد را برگزیند. بنابراین، بُعدِ اختیاری انسان چه در امور مادی و چه معنوی چه روحی و چه جسمی، در انتخاب های او تحقق یافته و جلوه میکند.
اجنّه نیز در مرتبهای پایینتر از انسان، از همین ویژگیها برخوردارند، لذا می توانند مؤمن یا کافر گردند و ابلیس لعین که از جنیان بود، به خاطر تکبر و استکبارش، عصیان ورزید و کافر شد.(پایان)
۲۶۵
۲۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.