من شیطان و توفرشته|•
منشیطان و توفرشته|•
#Part_۳۳
💖🍡🔮👑
×میکشمت ماهرووو...
+خب چیه
×تو برا من آفتابه میخری
+اره
همین رو گفتم و
بلند شدم و فرار کردم
×وایسا همونجا...
دویدم تو اتاق و درو بستم
×ماهرو باز کن
+منو باز میزنی
×وات دا فاک،من کی تو رو زدم
+با اون گوهی که خوردم حتمی منو میزنی
×باز کن کاریت ندارم
+راس میگی
×به جااان دایان
+پس کور خوندی
×باز کن
+باش باش فشاری نشو
درو بار کردم که مثل گوریل پرید اتاق و نگام کرد و پوزخند زد
دویدم تو کمد و درو قفل کردم
+حالا زور بزن باز شه
×ماهرو یچی بگم
+اوهوم
×میدونستی تو کمد من سوسک پیدا میشه
+دروغ
×نه بابا دروغم چیه
از ترس کمد رو باز کردم و اومدم بیرون
دستام رو گذاشتم رو صورتم
+نزن
×نمیزنم
اومد جلو و دستاش رو دورم حلقه کرد
آروم سرش رو جلو آورد و از لپم گاز زد
هلش دادم عقب
+ای وحشی الان جاش میمونه
×تو شیطونی نکن منم نکنم
+دروغ گفتی تو کمد سوسک هس
×ارع
+میدونستم...
آروم رو تخت ولو شدم
+بیخیال فقط خوابم میاد
اومد کنارم پتو رو روم کشید و رفت و چراغارو خاموش کرد
و اومد کنارم خوابید
+ماهرو میشع بغلت کنم بخوابم
×عیبی ندارع
بغلم کرد و خوابید
نصفه شب بود که بیدار شدم آرتام خوابیده بود و در اتاق باز بود
امروز وقت انتقام بود...
#Part_۳۳
💖🍡🔮👑
×میکشمت ماهرووو...
+خب چیه
×تو برا من آفتابه میخری
+اره
همین رو گفتم و
بلند شدم و فرار کردم
×وایسا همونجا...
دویدم تو اتاق و درو بستم
×ماهرو باز کن
+منو باز میزنی
×وات دا فاک،من کی تو رو زدم
+با اون گوهی که خوردم حتمی منو میزنی
×باز کن کاریت ندارم
+راس میگی
×به جااان دایان
+پس کور خوندی
×باز کن
+باش باش فشاری نشو
درو بار کردم که مثل گوریل پرید اتاق و نگام کرد و پوزخند زد
دویدم تو کمد و درو قفل کردم
+حالا زور بزن باز شه
×ماهرو یچی بگم
+اوهوم
×میدونستی تو کمد من سوسک پیدا میشه
+دروغ
×نه بابا دروغم چیه
از ترس کمد رو باز کردم و اومدم بیرون
دستام رو گذاشتم رو صورتم
+نزن
×نمیزنم
اومد جلو و دستاش رو دورم حلقه کرد
آروم سرش رو جلو آورد و از لپم گاز زد
هلش دادم عقب
+ای وحشی الان جاش میمونه
×تو شیطونی نکن منم نکنم
+دروغ گفتی تو کمد سوسک هس
×ارع
+میدونستم...
آروم رو تخت ولو شدم
+بیخیال فقط خوابم میاد
اومد کنارم پتو رو روم کشید و رفت و چراغارو خاموش کرد
و اومد کنارم خوابید
+ماهرو میشع بغلت کنم بخوابم
×عیبی ندارع
بغلم کرد و خوابید
نصفه شب بود که بیدار شدم آرتام خوابیده بود و در اتاق باز بود
امروز وقت انتقام بود...
۱.۳k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.