p¹³
p¹³
مدرسه ی عشق
که جیمین اومد نو و باهم دعوا کردیم. که ات جیغ زد و پرستار ها اومدن و جدا مون کردن.
ویو ات
یهو یه پسره اومد داخل و شروع کرد به زدن تهیونگ و دعوا کردن.
یهو جیغ کشیدم که پرستار ها اومدن داخل و اون هارو از هم جدا کردن.
خون از دماغ تهیونگ میومد و کف زمین کلا خونی شده بود. دویدم سمت تهیونگ و خونشو پاک کردم و به پسره نگاه کردم. همونطور که نشسته بودم و موهای تهیونگ رو نوازش میکرم سرش داد کشیدم.
_تو کی هستییییی؟ چرا تهیونگ رو زدی؟ *داد*
ویو جیمین
از دماغ تهیونگ خون میومد و کناره لبش پاره شده بود ات نگران بود و بغض کرده بود. نگاهی بهم انداخت و همونطور که نشسته بود سرم داد کشید
(فکر میکنن تهیونگ بیهوش شده)
ویو تهیونگ
چشامو بستم و باز نکردم که ات سر جیمین داد زد. یکم چشامو باز کردم دیدم که جیمین میخواد ات رو بزنه تا خواست بزنه دهنش با دستم جلوش رو گرفتم و بلند شدم و دست جیمین رو هل دادم سمت خودش.
ویو ات
نمیدونم چی شده ولی وقتی تهیونگ منو بوسید اولش شوکه بودم ولی تا خواستم همراهیش کنم جیمین وارد اتاق شد و وقتی دیدم از دماغش خون میاد بغضم گرفته بود.
ویو جیمین
خیلی از دست ات عصبانی بودم که سرم داد کشید. و انقدر نگران تهیونگ بود خواستم یه سیلی بزنم رو صورت ات که تهیونگ دستمو گرفت و نزاشت
+فکر کردی کیه ات هستی که میخوای بزنیش؟
*ببخشید علامت هارو یادم رفته پس از اول میگم
علامت ات _
علامت ته ته +
علامت جیمین × هس*
×من...
+آره تو هیچیش نیستی. پس بهتره دخالت نکنی.
ویو ات
دیدم اون دوتا بحث میکنن که گفتم
_هی ...هی ... ساکت باشید.
که هر دوشون ساکت شدن.
_هی .. پسره برو بشین اونجا ببینم.
رفت نشست به جایی که اشاره کردم.
_خب توضیح بده ببینم منو تو نسبتمون باهم چیه؟
× خب من دوست پسرت بودم ولی امروز باهات بهم زدم که تو با گریه رفتی و این اتفاق افتاد...متاسفم.
_خب الان چرا اینجایی؟
× تو بهم زنگ زدی و گفتی بیام بیمارستان.
_اوه.. اون تو بودی پس؟
× آره.
+ هی جیمین الان از اینجا برو.
× اگه نرم..
+برو * داد *
ویو جیمین
رفتم سمت ات
×ات میخوام باهات حرف بزنم.
_ بگو خب..
× تنهایی. * به تهیونگ اشاره کرد*
+باشه میرم ولی اگه بلایی سر ات بیاد..
× باشه برو.
ویو تهیونگ
از اتاق اومدم بیرون خیلی کنجکاو بودم که بدونم چی میگه پس وایسادم پشت در تا یا حرفاشون گوش بدم که با حرفی که جیمین زد عصبانی شدم.
×ات......
مدرسه ی عشق
که جیمین اومد نو و باهم دعوا کردیم. که ات جیغ زد و پرستار ها اومدن و جدا مون کردن.
ویو ات
یهو یه پسره اومد داخل و شروع کرد به زدن تهیونگ و دعوا کردن.
یهو جیغ کشیدم که پرستار ها اومدن داخل و اون هارو از هم جدا کردن.
خون از دماغ تهیونگ میومد و کف زمین کلا خونی شده بود. دویدم سمت تهیونگ و خونشو پاک کردم و به پسره نگاه کردم. همونطور که نشسته بودم و موهای تهیونگ رو نوازش میکرم سرش داد کشیدم.
_تو کی هستییییی؟ چرا تهیونگ رو زدی؟ *داد*
ویو جیمین
از دماغ تهیونگ خون میومد و کناره لبش پاره شده بود ات نگران بود و بغض کرده بود. نگاهی بهم انداخت و همونطور که نشسته بود سرم داد کشید
(فکر میکنن تهیونگ بیهوش شده)
ویو تهیونگ
چشامو بستم و باز نکردم که ات سر جیمین داد زد. یکم چشامو باز کردم دیدم که جیمین میخواد ات رو بزنه تا خواست بزنه دهنش با دستم جلوش رو گرفتم و بلند شدم و دست جیمین رو هل دادم سمت خودش.
ویو ات
نمیدونم چی شده ولی وقتی تهیونگ منو بوسید اولش شوکه بودم ولی تا خواستم همراهیش کنم جیمین وارد اتاق شد و وقتی دیدم از دماغش خون میاد بغضم گرفته بود.
ویو جیمین
خیلی از دست ات عصبانی بودم که سرم داد کشید. و انقدر نگران تهیونگ بود خواستم یه سیلی بزنم رو صورت ات که تهیونگ دستمو گرفت و نزاشت
+فکر کردی کیه ات هستی که میخوای بزنیش؟
*ببخشید علامت هارو یادم رفته پس از اول میگم
علامت ات _
علامت ته ته +
علامت جیمین × هس*
×من...
+آره تو هیچیش نیستی. پس بهتره دخالت نکنی.
ویو ات
دیدم اون دوتا بحث میکنن که گفتم
_هی ...هی ... ساکت باشید.
که هر دوشون ساکت شدن.
_هی .. پسره برو بشین اونجا ببینم.
رفت نشست به جایی که اشاره کردم.
_خب توضیح بده ببینم منو تو نسبتمون باهم چیه؟
× خب من دوست پسرت بودم ولی امروز باهات بهم زدم که تو با گریه رفتی و این اتفاق افتاد...متاسفم.
_خب الان چرا اینجایی؟
× تو بهم زنگ زدی و گفتی بیام بیمارستان.
_اوه.. اون تو بودی پس؟
× آره.
+ هی جیمین الان از اینجا برو.
× اگه نرم..
+برو * داد *
ویو جیمین
رفتم سمت ات
×ات میخوام باهات حرف بزنم.
_ بگو خب..
× تنهایی. * به تهیونگ اشاره کرد*
+باشه میرم ولی اگه بلایی سر ات بیاد..
× باشه برو.
ویو تهیونگ
از اتاق اومدم بیرون خیلی کنجکاو بودم که بدونم چی میگه پس وایسادم پشت در تا یا حرفاشون گوش بدم که با حرفی که جیمین زد عصبانی شدم.
×ات......
۴.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.