Part⁴
Part⁴
دنبالش رفتم و بهم گف وایستم.
+اوکی...چرا وایستم؟
_ اذیتی بیا اینجا..
رفتم پیشش..
+بله؟
ویو تهیونگ
دلم براش خیلی میسوخت...ولی مجبور بودم..نمیتونستم قوانینی ک خودم ساختم رو بزارم زیر پا...بهش گفتم لباس//شو در بیار///ه....این دفعه گوش کرد و چیزی نگفت
ویو دایون
گف لباس//مو در بیارم ک برای شکن///جه اماده شم...گوش دادم و نترسیدم چون نیم تنه داشتم...اخیش...ن ن استرس دارم شکنجه اخهههه؟
شروع میکنم...
ویو دوباره تهیونگ
به تخته وصلش کردم....قیافش مظلوم بود ولی معلوم بود نمیخاست شکنجه شه....برای بار اول بهش سخت نمیگیرم...میله اهنی رو گذاشتم روی اتیش اتقد داغ شد ک رنگش ب قرمز در اومد.میله رو روی پهلوش رون پاش دستش و ترقوه اش گذاشتم....صدای جیغش اذیتم میکرد برای همین دهنش رو سفت بستم...از حال رفت،براید بغلش کردم و دستاش رو ب بند سفتی اویزون کردم...جوری ک پاهاش ب زمین نمیرسید...
بچا این دفعه خیلی کم بود برای مدرسه ها و اینا تکلیف زیاد دارم فردا بقیش رو میزارم...
²کامنت چون کم بود..
دنبالش رفتم و بهم گف وایستم.
+اوکی...چرا وایستم؟
_ اذیتی بیا اینجا..
رفتم پیشش..
+بله؟
ویو تهیونگ
دلم براش خیلی میسوخت...ولی مجبور بودم..نمیتونستم قوانینی ک خودم ساختم رو بزارم زیر پا...بهش گفتم لباس//شو در بیار///ه....این دفعه گوش کرد و چیزی نگفت
ویو دایون
گف لباس//مو در بیارم ک برای شکن///جه اماده شم...گوش دادم و نترسیدم چون نیم تنه داشتم...اخیش...ن ن استرس دارم شکنجه اخهههه؟
شروع میکنم...
ویو دوباره تهیونگ
به تخته وصلش کردم....قیافش مظلوم بود ولی معلوم بود نمیخاست شکنجه شه....برای بار اول بهش سخت نمیگیرم...میله اهنی رو گذاشتم روی اتیش اتقد داغ شد ک رنگش ب قرمز در اومد.میله رو روی پهلوش رون پاش دستش و ترقوه اش گذاشتم....صدای جیغش اذیتم میکرد برای همین دهنش رو سفت بستم...از حال رفت،براید بغلش کردم و دستاش رو ب بند سفتی اویزون کردم...جوری ک پاهاش ب زمین نمیرسید...
بچا این دفعه خیلی کم بود برای مدرسه ها و اینا تکلیف زیاد دارم فردا بقیش رو میزارم...
²کامنت چون کم بود..
۲.۵k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.