پارت ۹
من طرح هارو ندیده بودم کوک دیده بود از زبون من قبول کرده (دیگه با مکنه کار میکنی همینه دیگه)
ویو جمره:
موقع ی عکس برداری نگاه های سنگینی رو روی خودم حس میکردم عکس برداری تموم شد همه رفتن رفتم به سمت واگن که یکی دستمو کشید(پسر منه ها) و بردم پشت واگن که کسی نبینه ( اسلاید بعد استایل بعد)
ته: به چه حقی این لباس رو طراحی کردی
جمره: تو خودت قبولش کردی(پسرم بی گناهه)
ته : خب . چرا مدل شدی
جمره: ولی تو .......
ته: من یچی بگم تو خوب میدونی خوشم نمیاد با این لباسا اینور و اون ور بری( داداچ دیگه زنت نی)..... تنبیه میشی بیبی گرل ... چرا وقتی زنم بودی نیومدی طراح من شی (این چه ربطی به اون داشت؟)
جمره: اون موقع به کار نیاز نداشتم ، اصلا به شما چه من چه لباسی میپوشم
ادامه ادامه ......( بوس)
ویو جمره:
موقع ی عکس برداری نگاه های سنگینی رو روی خودم حس میکردم عکس برداری تموم شد همه رفتن رفتم به سمت واگن که یکی دستمو کشید(پسر منه ها) و بردم پشت واگن که کسی نبینه ( اسلاید بعد استایل بعد)
ته: به چه حقی این لباس رو طراحی کردی
جمره: تو خودت قبولش کردی(پسرم بی گناهه)
ته : خب . چرا مدل شدی
جمره: ولی تو .......
ته: من یچی بگم تو خوب میدونی خوشم نمیاد با این لباسا اینور و اون ور بری( داداچ دیگه زنت نی)..... تنبیه میشی بیبی گرل ... چرا وقتی زنم بودی نیومدی طراح من شی (این چه ربطی به اون داشت؟)
جمره: اون موقع به کار نیاز نداشتم ، اصلا به شما چه من چه لباسی میپوشم
ادامه ادامه ......( بوس)
۲.۱k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.