عشق مصنوعی
پارت ۲
امشب منتظرم که طعمت رو دوباره بچشم
چانگ
گوشیش باز بودم منم از فرصت استفاده کردم رفتم کل گوشیش رو زیرورو کردم معلوم شد داره خیانت میکنه دوستشم که همیشه پیشش در اصل دوست پسره شه
منتظر شدم که عنتر خانم بره بعدش رفتم.....
اتاق ته در زدم که گفت :
_ صب کن..........بیا تو
آقا یه سوال داشتم
_ با من راحت باش اگه تونبودی کارام همه لنگ بود
باشه میگم تو به هه سو شک نداری
_ چرا اتفاقا چند وقته اصلا خونه نیست
ببخشید ولی داره بهت خیانت میکنه
_ از کجا میدونی
از اینجا
رفتم سراغش عکسا رو نشونش دادام از گوشی هه سو خانم عکس گرفته بودم
_ هرزه
دیدم داره رنگش عوض میشه نمیخواست دوباره اون اتفاق بیوفته
هواست باشه نمیخوام دوباره حالت بد بشه
_ ی بادیگارد بفرست دنبالش
از فردا
* فردا * تهیونگ ویو*
_ ا.ت لباسام کجاستتتت
اومدم ارباب
ا.ت رو صدا زدم تا بهش بگم سریع تر بره دنبال هه سو
_ ببینم می گومی رو فرستادی
آره به ماشینشم ردیاب وصل کردم
_ تو معرکه ای
وظیفه بود ارباب
_ برو بچه پرو*خنده*
چشم الان این بچه پرو هم میره*خنده*
داشتم باهاش حرف میزدم که صدای زنگ گوشیش اومد جواب داد ولی نميدونم طرف کی بود اینجوری باهاش حرف زد
*ا.ت ویو*
خب من دیگه
* حرفش با زنگ خوردن گوشی قط شد
_ جواب بده شاید واجبه
باش
.................
(این.....یعنی مکث)
الو.......تو.....بازم پیدات شد.....این همه مدت نبودی الانم روش......عامل بدبختی من تویی.......چرا باید ازش دوری کنم من الانم کنارشم.....هه اونم از خودت روندی.....برو بابا دیگه به من زنگ نزن
_ کی بود
داداشم
_ وات.....مگه تو داداشت داری
آره دیگه خودت منو از اون گرفتی
_ همون که تو تو رو قمار کرد
خنگی دیگه
_ خنگ توعم دیگه
*ا.ت ویو*
امشب منتظرم که طعمت رو دوباره بچشم
چانگ
گوشیش باز بودم منم از فرصت استفاده کردم رفتم کل گوشیش رو زیرورو کردم معلوم شد داره خیانت میکنه دوستشم که همیشه پیشش در اصل دوست پسره شه
منتظر شدم که عنتر خانم بره بعدش رفتم.....
اتاق ته در زدم که گفت :
_ صب کن..........بیا تو
آقا یه سوال داشتم
_ با من راحت باش اگه تونبودی کارام همه لنگ بود
باشه میگم تو به هه سو شک نداری
_ چرا اتفاقا چند وقته اصلا خونه نیست
ببخشید ولی داره بهت خیانت میکنه
_ از کجا میدونی
از اینجا
رفتم سراغش عکسا رو نشونش دادام از گوشی هه سو خانم عکس گرفته بودم
_ هرزه
دیدم داره رنگش عوض میشه نمیخواست دوباره اون اتفاق بیوفته
هواست باشه نمیخوام دوباره حالت بد بشه
_ ی بادیگارد بفرست دنبالش
از فردا
* فردا * تهیونگ ویو*
_ ا.ت لباسام کجاستتتت
اومدم ارباب
ا.ت رو صدا زدم تا بهش بگم سریع تر بره دنبال هه سو
_ ببینم می گومی رو فرستادی
آره به ماشینشم ردیاب وصل کردم
_ تو معرکه ای
وظیفه بود ارباب
_ برو بچه پرو*خنده*
چشم الان این بچه پرو هم میره*خنده*
داشتم باهاش حرف میزدم که صدای زنگ گوشیش اومد جواب داد ولی نميدونم طرف کی بود اینجوری باهاش حرف زد
*ا.ت ویو*
خب من دیگه
* حرفش با زنگ خوردن گوشی قط شد
_ جواب بده شاید واجبه
باش
.................
(این.....یعنی مکث)
الو.......تو.....بازم پیدات شد.....این همه مدت نبودی الانم روش......عامل بدبختی من تویی.......چرا باید ازش دوری کنم من الانم کنارشم.....هه اونم از خودت روندی.....برو بابا دیگه به من زنگ نزن
_ کی بود
داداشم
_ وات.....مگه تو داداشت داری
آره دیگه خودت منو از اون گرفتی
_ همون که تو تو رو قمار کرد
خنگی دیگه
_ خنگ توعم دیگه
*ا.ت ویو*
۱.۹k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.