عشق مصنوعی
پارت 1
یه روز عن دیگه از خواب پاشدم زود تر از همه هرچی نباشه من رئيس ندیمه هام باید زود تر پاشم بقیه دونه دونه اومدن غذا ی آقا با خانم رو من میدم رفت اشپز خونه تا ببینم کارا خوب پیش میره یانه
غذا حاضره
@ بله خانم لی
صد بار گفتم منم از خودتونم راحت باش
@ اوکی ا.ت...اممم...خودت میدونی رفیق آقا دیشب اینجا بودن با نامزدشون و...
میدونم میدونم ساکت
غذارو گرفتم رفتم سر میز آقا با خانم اومدن پایین مثل همیشه منه بد بخت باید گوه کاری دوستشو تمیز کنم
_ ا.ت امروز قرار ساعت سه رو جور کردی
بله و یه قرار هم با آقای چوی دارین برای واردات
_ مرسی
& عشقم میگم میشه من برم بیرون*عشوه*
_ ولی تو که دیروز بیرون بودی
& خب رفیقم حالش بد شده باید برم
من میرم بالا رو تمیز کنم هانول میز رو جم میکنه
& برو سریع تر *با لحن تند*
چشم
رفتم بالا اتاقشون یکم که گذشت یه پیام برای اون هرزه اومده بود از شماره ناشناس نوشته بود :
یه روز عن دیگه از خواب پاشدم زود تر از همه هرچی نباشه من رئيس ندیمه هام باید زود تر پاشم بقیه دونه دونه اومدن غذا ی آقا با خانم رو من میدم رفت اشپز خونه تا ببینم کارا خوب پیش میره یانه
غذا حاضره
@ بله خانم لی
صد بار گفتم منم از خودتونم راحت باش
@ اوکی ا.ت...اممم...خودت میدونی رفیق آقا دیشب اینجا بودن با نامزدشون و...
میدونم میدونم ساکت
غذارو گرفتم رفتم سر میز آقا با خانم اومدن پایین مثل همیشه منه بد بخت باید گوه کاری دوستشو تمیز کنم
_ ا.ت امروز قرار ساعت سه رو جور کردی
بله و یه قرار هم با آقای چوی دارین برای واردات
_ مرسی
& عشقم میگم میشه من برم بیرون*عشوه*
_ ولی تو که دیروز بیرون بودی
& خب رفیقم حالش بد شده باید برم
من میرم بالا رو تمیز کنم هانول میز رو جم میکنه
& برو سریع تر *با لحن تند*
چشم
رفتم بالا اتاقشون یکم که گذشت یه پیام برای اون هرزه اومده بود از شماره ناشناس نوشته بود :
۱.۴k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.