عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_سوم
P⁴⁸
دیدم که تهیونگ اومد توی اتاق و میخواد بره حموم(بهونه)
ا/ت: میخوای بری حموم؟
تهیونگ: اره معلوم نیست
ا/ت: باشه برو فقط نبینمت
تهیونگ: اوک"لخت شد"
ا/ت:(زیر لب میگه جوننننن)
تهیونگ:(میاد درو میبنده برقارم خاموش میکنه و بعد ا/ت و پرت میکنه رو تخت
و روش خیمه میزنه)
ا/ت: ببین تو نمیتونی منو به ف*اک بدی
تهیونگ: او جدی؟
ا/ت: بــــــــــلـــــه
تهیونگ: ا/ت کاری باهات ندارم فقط میخوام ناله هاتو بشنوم
ا/ت: نه
تهیونگ: اره
ا/ت: نه
«این داستان ادامه دارد»
ا/ت: ببین تو در هر حالتی نمیتونی منو به ف*اک بدی(در حال فرار کردن از زیر دست ته)
تهیونگ: ببین تو هم نمیتونی تو روی من واستی و بگی نمیتونی منو به ف*اک
ا/ت: بخواطر خودت میگم کوک اگه بفهمه زندت نمیزاره
تهیونگ: کوک نمیتونه هیچ کاری کنه
ا/ت: باشه میبینیم
تهیونگ: ببین منم به هرحال شوهرتم
ا/ت: منم منم نکن با پشت دست میخوابونم زیر گوشت
تهیونگ: خوب اول از کجات شروع کنم؟
ا/ت: از........ استقفرالله بلند شو از روم
تهیونگ: تا کارمو نکنم پا نمیشم
ا/ت: دلم کوک تنگ شده یعنی الان خوابه؟
تهیونگ: اره
ا/ت: اوه
تهیونگ: نمیخوای لباستو در بیاری بیبی........؟
ا/ت: نه راحتم
تهیونگ: باشه
*درحال........🔞*
کوک: ووییییی نکنه تهیونگ درحال...... نه بزار به ا/ت زنگ بزنم
ویو کوک
زنگ زدم به گوشی ا/ت و......
#فصل_سوم
P⁴⁸
دیدم که تهیونگ اومد توی اتاق و میخواد بره حموم(بهونه)
ا/ت: میخوای بری حموم؟
تهیونگ: اره معلوم نیست
ا/ت: باشه برو فقط نبینمت
تهیونگ: اوک"لخت شد"
ا/ت:(زیر لب میگه جوننننن)
تهیونگ:(میاد درو میبنده برقارم خاموش میکنه و بعد ا/ت و پرت میکنه رو تخت
و روش خیمه میزنه)
ا/ت: ببین تو نمیتونی منو به ف*اک بدی
تهیونگ: او جدی؟
ا/ت: بــــــــــلـــــه
تهیونگ: ا/ت کاری باهات ندارم فقط میخوام ناله هاتو بشنوم
ا/ت: نه
تهیونگ: اره
ا/ت: نه
«این داستان ادامه دارد»
ا/ت: ببین تو در هر حالتی نمیتونی منو به ف*اک بدی(در حال فرار کردن از زیر دست ته)
تهیونگ: ببین تو هم نمیتونی تو روی من واستی و بگی نمیتونی منو به ف*اک
ا/ت: بخواطر خودت میگم کوک اگه بفهمه زندت نمیزاره
تهیونگ: کوک نمیتونه هیچ کاری کنه
ا/ت: باشه میبینیم
تهیونگ: ببین منم به هرحال شوهرتم
ا/ت: منم منم نکن با پشت دست میخوابونم زیر گوشت
تهیونگ: خوب اول از کجات شروع کنم؟
ا/ت: از........ استقفرالله بلند شو از روم
تهیونگ: تا کارمو نکنم پا نمیشم
ا/ت: دلم کوک تنگ شده یعنی الان خوابه؟
تهیونگ: اره
ا/ت: اوه
تهیونگ: نمیخوای لباستو در بیاری بیبی........؟
ا/ت: نه راحتم
تهیونگ: باشه
*درحال........🔞*
کوک: ووییییی نکنه تهیونگ درحال...... نه بزار به ا/ت زنگ بزنم
ویو کوک
زنگ زدم به گوشی ا/ت و......
۱۶.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.