₱₳Ɽ₮⑨
₱₳Ɽ₮⑨
*نکته : نام به جای کافه رستوران داره*
یونگی ویو
امروز توی رستوران خیلی شلوغ بود هیچ ایده ای ندارم که چرا نام امروز شخصا اومده پس تصمیم گرفتم که برم ازش بپرسم و راجب قضیه تهیونگ باهاش حرف بزنم
رستوران ی ما نزدیک یکی از بهترین پاساژای سئول بود و الانم که نزدیک سال نو عه پس حسابی شلوغه چون مردم بعد خرید میان یا غذا بخورن
جلو در اتاقش بودم وارد شدم
^ مگه اینجا طویلست سرتو میندازی میای
= با این وضع آره
^ تویی
= نه عمته
^ اتفاقی افتاده
= آره یکی از کارکنان سکته کرده
تا اینو گفتم از جاش عین برق گرفته ها پاشد
و من نشستم روی مبل
= شوخی کردم
^ بمیرییی
= آها اومدم بپرسم چرا امروز شخصا اومدی
^ گانگ دان ته اینجارو برای مهمونیش رزرو کرده
= همونی که امشب میسو هم دعوته
^ آها
= بعد قراره بکشیمش
^ آها....چی نه اصلا
= خب چراع دستور رئیسه بزرگه
*رییس بزرگ رو با تمسخر گفت*
^ ببینم نقشه داری
= خب معلومه....اما...
سرشو از لپ تاپ آورد بیرون و زل زد به من
^ اما چی
= قراره تو سرشو گرم کنی
^ تو چجوری همه ی اینا رو میدونی
من که رئیسم اینجام نمیدونم
= خب دیگه کارم همینه جمع کردن
اطلاعات...جاسوسی...نقشه کشی
^ و بدون من نمیتونی نصف این کارو بکنی
= اینو راست ميگی....آها راستی فهمیدی کی منو هک کرده
^ البته...اسمش لارا ست...فامیلیش فرانس..نوزده سالشه
برای تفریح تو رو هک کرده...ساکن ایرلند ولی احل آمریکا
= خب بیشتر
^ چیز زیادی نتونستم پیدا کنم همینا بود با آدرس و چندتا چرت وپرت درباره خانوادش
= خب من برم
^ شر درست نکنی
= از چه لحاظ
^ دوباره دعوات نشه
= آها کاری نداری
پاشدمبرمتا دم در رفتم که
^ نه...فقط
= چیه
^ هواست به خودت باشه
چشمام رو به عنوان تایید باز و بسته کردم و خارج شدم یه اینبار رو میخوام به حرفش گوش کنم و شر درست نکنم رفتم پایین دیدم کاترین داره میزا رو تمیز میکنه آروم آروم رفتم پشت سرش اصلا حواسش نبود صورتمو بردم نزدیک گوشش و بلند گفتم :
*نکته : نام به جای کافه رستوران داره*
یونگی ویو
امروز توی رستوران خیلی شلوغ بود هیچ ایده ای ندارم که چرا نام امروز شخصا اومده پس تصمیم گرفتم که برم ازش بپرسم و راجب قضیه تهیونگ باهاش حرف بزنم
رستوران ی ما نزدیک یکی از بهترین پاساژای سئول بود و الانم که نزدیک سال نو عه پس حسابی شلوغه چون مردم بعد خرید میان یا غذا بخورن
جلو در اتاقش بودم وارد شدم
^ مگه اینجا طویلست سرتو میندازی میای
= با این وضع آره
^ تویی
= نه عمته
^ اتفاقی افتاده
= آره یکی از کارکنان سکته کرده
تا اینو گفتم از جاش عین برق گرفته ها پاشد
و من نشستم روی مبل
= شوخی کردم
^ بمیرییی
= آها اومدم بپرسم چرا امروز شخصا اومدی
^ گانگ دان ته اینجارو برای مهمونیش رزرو کرده
= همونی که امشب میسو هم دعوته
^ آها
= بعد قراره بکشیمش
^ آها....چی نه اصلا
= خب چراع دستور رئیسه بزرگه
*رییس بزرگ رو با تمسخر گفت*
^ ببینم نقشه داری
= خب معلومه....اما...
سرشو از لپ تاپ آورد بیرون و زل زد به من
^ اما چی
= قراره تو سرشو گرم کنی
^ تو چجوری همه ی اینا رو میدونی
من که رئیسم اینجام نمیدونم
= خب دیگه کارم همینه جمع کردن
اطلاعات...جاسوسی...نقشه کشی
^ و بدون من نمیتونی نصف این کارو بکنی
= اینو راست ميگی....آها راستی فهمیدی کی منو هک کرده
^ البته...اسمش لارا ست...فامیلیش فرانس..نوزده سالشه
برای تفریح تو رو هک کرده...ساکن ایرلند ولی احل آمریکا
= خب بیشتر
^ چیز زیادی نتونستم پیدا کنم همینا بود با آدرس و چندتا چرت وپرت درباره خانوادش
= خب من برم
^ شر درست نکنی
= از چه لحاظ
^ دوباره دعوات نشه
= آها کاری نداری
پاشدمبرمتا دم در رفتم که
^ نه...فقط
= چیه
^ هواست به خودت باشه
چشمام رو به عنوان تایید باز و بسته کردم و خارج شدم یه اینبار رو میخوام به حرفش گوش کنم و شر درست نکنم رفتم پایین دیدم کاترین داره میزا رو تمیز میکنه آروم آروم رفتم پشت سرش اصلا حواسش نبود صورتمو بردم نزدیک گوشش و بلند گفتم :
۱.۸k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.