پارت ۳ وقتی بعد از مدت ها نور امید رو دیدم

شوگا: داشتم تو اتاقم عکسای تو لپ‌تاپم رو نگاه میکردم خدا میدونه کی اینا رو گرفتم
همش ماله مدرسست
بعضیا خنده دار،مزخرف،خز،جالب و... بود
یکی از چیزایی که قبلا واسم جالب بود ولی الان متنفرم کشیدن سیبیل ۱ متری معلم رو تخته در صورتی که تو واقعیت هیچ خبری نبود
الان که فکر میکنم خیلی بزرگتر و بالغ تر شدم
عکس مزخرف بعدی کشیدن موی یورا که افتاد رو من
خب من تو کلاسمون کاراگاه بودم ازون کاراگاه حرفه ایا تو کلاسمون سمعک یه دختره که خیلی از بدم میومد و همینطور پا بر جاست گم شد آخی کر شد بود منم رفتم دزد مدرسه رو پیدا کردم ولی در عوض دختره ی نقطه چین کلی خوراکی گیرم اومد پسر محبوب (از این کلمه خیلی بدم میاد) مدرسه شدم
یه فایل صوتی
باز چیه بازش کردم إ این صدای
صدای نوراهع
نورا: یونگی
شوگا:جانم
نورا: یه چیز میگم همیشه یادت بمونه
شوگا: باشه
نورا زمان طولانی ترین پاره خطی که بین دو مکانه(خودم ساختم فقط نیاز به فهمتون داره)
گرممممب
شوگا:
این صدای چی بود؟

نورا:
حوصلم سر رفته یهتره تلویزیون رو روشن کنم
هم اکنون شما رو با منفجر شدن بزرگترین باند مافیا رو تماشا میکنیم صاحب این شرکت مین سوکا و پسرش مین یونگی مسئولان همه جا رو گشتن ولی اثری از پدر و پسر نیست

شرط : ۵ تا لایک ۴ فالو