این عشق درسته؟؟(JK)🥂P6
- که یهوووو اسلحشو سمتم کشید ....
- میدونسنم تو ی فرد عادی نیستی .... یکم از خودت بگو بهم 😎
+ ههههه تو مگه مافیا نیستی پس راجب من عجیبه اطلاعات نداشته باشی جئون جانگکوک.
- وای نمیدونی چقدر خوشحالم که ازم اطلاعات داری زودتر میتونم بکشمت 😆😆😆
+ فعلا که اونی که اسلحه تو دستشه منم و کسی که قراره بمیره تویی
- جدی میفرمایید 😆😄
+ تو دیوونه ای اسلحه کشیدم برات داری میمیری میخندی
- نه گریه میکنم ....... دختر جون جلوی قدرتمند ترین مافیای جهان اسلحه کشیدی فک کردی الان واقعا می تونی من بکشی کافیه فقط ی دکمه بزنم میافتی نمیتونی تکون بخوری بچه جون
+ تا تو بخوای دکمه بزنی من ماشه رو کشیدم و بنگ می میری😂🔫
- خب بزار پس برات بگم ..... وقتی که غذا داشتی میخوردی توش ی دونه چیز خیلی ریز که کلی دارو هست جاسازی شده که الان توی اون معدته و کافیه این دکمه ای که توی انگشترم میبینیو بزنم و اون ترشح میشه و .......😂😂😂😂😆بله بقیشو خودت میبینی
+ چی میگه این یا خدااااا تا به خودم اومدم دستشو آورد و انگشترشو فشار داد که اسلحه از دستم افتاد و افتادم رو زمین و دلمو گرفتم به زور نفس میکشیدم که اومد بالا سرم و دولا شد
- خب پلیس مخفی خانم کیم برای جئون جانگکوک هیچی بزرگ نیست چون خودش از همه زرنگ تر و قوی تره امکان نداره با کسایی که در ارتباطم هیج چیزی ندونم یا ازشون شکست بخورم مت فقط فقط از خودم میتونم شکست بخورم پس اون ذهن فندقیتو آبدِیت ( جدید . به روز ) کن
جئون جانگکوک همیشه حواسش به همه چی چه قبل چه بعد چه در زمان حال هستش فندق
+ حالم یابد بود مخصوصا با اون حرفاش معلومه خیلی قویه دیگه نمیتونستم تاقت بیارمو چشمام سیاهی رفت
...................
+ از خواب بلند شدم سردرد شدیدی داشتم و چشام خوب همه جارو نمیدید متوجه شدم یکی داره وارد میشه ..............
( امیدوارم خوشتون بیاد دوباره میگم یکم از داستان بگزره قشنگ تر میشه خواهشا کامنت و لایک کنین شرایط پارت بعد : لایک:۵تا)
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
- میدونسنم تو ی فرد عادی نیستی .... یکم از خودت بگو بهم 😎
+ ههههه تو مگه مافیا نیستی پس راجب من عجیبه اطلاعات نداشته باشی جئون جانگکوک.
- وای نمیدونی چقدر خوشحالم که ازم اطلاعات داری زودتر میتونم بکشمت 😆😆😆
+ فعلا که اونی که اسلحه تو دستشه منم و کسی که قراره بمیره تویی
- جدی میفرمایید 😆😄
+ تو دیوونه ای اسلحه کشیدم برات داری میمیری میخندی
- نه گریه میکنم ....... دختر جون جلوی قدرتمند ترین مافیای جهان اسلحه کشیدی فک کردی الان واقعا می تونی من بکشی کافیه فقط ی دکمه بزنم میافتی نمیتونی تکون بخوری بچه جون
+ تا تو بخوای دکمه بزنی من ماشه رو کشیدم و بنگ می میری😂🔫
- خب بزار پس برات بگم ..... وقتی که غذا داشتی میخوردی توش ی دونه چیز خیلی ریز که کلی دارو هست جاسازی شده که الان توی اون معدته و کافیه این دکمه ای که توی انگشترم میبینیو بزنم و اون ترشح میشه و .......😂😂😂😂😆بله بقیشو خودت میبینی
+ چی میگه این یا خدااااا تا به خودم اومدم دستشو آورد و انگشترشو فشار داد که اسلحه از دستم افتاد و افتادم رو زمین و دلمو گرفتم به زور نفس میکشیدم که اومد بالا سرم و دولا شد
- خب پلیس مخفی خانم کیم برای جئون جانگکوک هیچی بزرگ نیست چون خودش از همه زرنگ تر و قوی تره امکان نداره با کسایی که در ارتباطم هیج چیزی ندونم یا ازشون شکست بخورم مت فقط فقط از خودم میتونم شکست بخورم پس اون ذهن فندقیتو آبدِیت ( جدید . به روز ) کن
جئون جانگکوک همیشه حواسش به همه چی چه قبل چه بعد چه در زمان حال هستش فندق
+ حالم یابد بود مخصوصا با اون حرفاش معلومه خیلی قویه دیگه نمیتونستم تاقت بیارمو چشمام سیاهی رفت
...................
+ از خواب بلند شدم سردرد شدیدی داشتم و چشام خوب همه جارو نمیدید متوجه شدم یکی داره وارد میشه ..............
( امیدوارم خوشتون بیاد دوباره میگم یکم از داستان بگزره قشنگ تر میشه خواهشا کامنت و لایک کنین شرایط پارت بعد : لایک:۵تا)
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
۱.۹k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.