این عشق درسته؟؟(JK) 🥂P5
(ببخشید دیر شد خیلی درگیر بودم به دلایلی)
+ وقتی رفت آروم دنبالش رفتم که متوجه شدنم داره درمورد من صحبت میکنه .......
- میخوام سر به نیستش کنم چون ی فرد معمولی نباید به اون نماد زول بزنه این خیلی عجیبه تازه صبحم وارد اتاقم شدو دروغم گفت ........... تهیونگااا اهههه بس کن چون دختره دلیل نمیشه خطرناک نباشه ...... اصلا من اینجا رئیسم اشتباه کردم اصلا نظرمم گفتم بهش عمل میکنم.....
+ این چی داره میگه ...میدونستم اون نماد معمولی نیستش پس حتما همون گروه مافیا هستن ...... میخواد منم بکشه ههههه .......الان بهتره از اینجا برم ......برگشتم که برم دستم خورد یه میز کنارم و گلدون افتاد......شقققققققققققققق( مثلا شکست)
- داشتم حرف میزدم که متوجه شدم صدای شکستن از پشتم اومد سری گوشیمو قطع کردم وقتی برگشتم با یورا مواجه شدم ......... به به مادمازل یورا اینجا چیکار میکنی؟
+ عامممم هیچی اومده بودم دستشوییو پیدا کنم نتونستم
- اهاااا بخاطر همین گلدون شکست🤣
+ عاممم دستم خورد
- معلوم بود همه چیو شنیده آروم رفتم جلو .....
+ دیدم داره میاد جلو آماده بودم اسلحه ی پشتمو در بیارم اگه بیشتر نزدیک بشه
- خب نمیخوای بگی چی شنیدی ؟؟😏
+ من چیزی نشنیدم
- بیشتر نزدیک شدم که یهوووووووو
( ببخشید کم شد ادامه پارت بعد الان میزارم
راستی خواهشا برام کامنت بزارین و لایک کنین اگه هیچ دنبال کننده ای دنبال نکنه و کامنت یا لایک نکنه متاسفانه این داستانو ادامه نمیدم بهتون نیاز دارم لطفا انجام بدین ممنون میشم💜💜💜💜)
+ وقتی رفت آروم دنبالش رفتم که متوجه شدنم داره درمورد من صحبت میکنه .......
- میخوام سر به نیستش کنم چون ی فرد معمولی نباید به اون نماد زول بزنه این خیلی عجیبه تازه صبحم وارد اتاقم شدو دروغم گفت ........... تهیونگااا اهههه بس کن چون دختره دلیل نمیشه خطرناک نباشه ...... اصلا من اینجا رئیسم اشتباه کردم اصلا نظرمم گفتم بهش عمل میکنم.....
+ این چی داره میگه ...میدونستم اون نماد معمولی نیستش پس حتما همون گروه مافیا هستن ...... میخواد منم بکشه ههههه .......الان بهتره از اینجا برم ......برگشتم که برم دستم خورد یه میز کنارم و گلدون افتاد......شقققققققققققققق( مثلا شکست)
- داشتم حرف میزدم که متوجه شدم صدای شکستن از پشتم اومد سری گوشیمو قطع کردم وقتی برگشتم با یورا مواجه شدم ......... به به مادمازل یورا اینجا چیکار میکنی؟
+ عامممم هیچی اومده بودم دستشوییو پیدا کنم نتونستم
- اهاااا بخاطر همین گلدون شکست🤣
+ عاممم دستم خورد
- معلوم بود همه چیو شنیده آروم رفتم جلو .....
+ دیدم داره میاد جلو آماده بودم اسلحه ی پشتمو در بیارم اگه بیشتر نزدیک بشه
- خب نمیخوای بگی چی شنیدی ؟؟😏
+ من چیزی نشنیدم
- بیشتر نزدیک شدم که یهوووووووو
( ببخشید کم شد ادامه پارت بعد الان میزارم
راستی خواهشا برام کامنت بزارین و لایک کنین اگه هیچ دنبال کننده ای دنبال نکنه و کامنت یا لایک نکنه متاسفانه این داستانو ادامه نمیدم بهتون نیاز دارم لطفا انجام بدین ممنون میشم💜💜💜💜)
۱.۵k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.