my choice:پارت سوم
ویو جنی: دستپاچه شده بودم و نگران لیسا بودم در هر صورت حالم خوب نبود یهو یه ماشین اومد سمتم با خودم گفتم الان این ماشین میخوره به من یا از اینجا جنازه ام میره و یا زنده اما زخمی. در لحظه صدای داد تهیونگ که گفت جنییییی مواظب باش رو شنیدم چشمامو بستم همه چی سرد شد..
احساس کردم اینجا دیگه کار من تمومه
.
.
اما من زنده بودم چشمامو باز کردم دیدم از ماشین فاصله داشتم ولی چی شده بود اون کی بود که منو نجات داد؟
شاید یکی منو نجات داده یا ترمز های ماشین به موقع کار کرده و یا ماشین جهتش عوض شده!
.
صاحب ماشین:واییییییی بدبخت شدم این پسره دوست توعه دختر؟
چشامو باز کردم آره اون فرشته ی نجات کیم تهیونگ بود درست همونطور که بهم قول داده بود"یاد یه خاطره میوفته" اگه لازم باشه جونم هم برات میدم (ته دست جنی رو گرفت🥹)
جنی:چ چ چیییی تهیونگ تهیونگ بیدار شو تهیونگ عجب خری هستی تو چرا اینکارو کردی؟؟😭😭(نویسنده: گریه ام گرف😭❤️🩹)
.
.
ته: آخ کمرم
جنی: وات بیدار شدیی(نه کیلو وات پسرم رو دست کم گرفته جنی خانم😳🙄)
ته:چیشده؟
جنی: ای کثافت چرا این کارو کردی مگه من ارزشش رو دارم:!؟
ته (میشینه): آخ بهت گفتم که اگه لازم باشه جونم هم برات میدم . تو ارزشت بیشتر از این حرفاعه🙂
(یکم نگاه های پرمعنی😎 و عاشقانه🩷)
جنی: وایییی سرت داره خون میاد اونم بد صورتت هم زخم شده😥
ته:هیچی نیست
.
ته: بدو بیا سوار ماشین شیم برگردیم خونه
جنی: بزار من رانندگی کنم
ته: تو که رانندگی رو خوب بلد نیستی اگه چیزی بشه چی ها؟
جنی: ولی...
ته:من خوبم نترس..
.....
احساس کردم اینجا دیگه کار من تمومه
.
.
اما من زنده بودم چشمامو باز کردم دیدم از ماشین فاصله داشتم ولی چی شده بود اون کی بود که منو نجات داد؟
شاید یکی منو نجات داده یا ترمز های ماشین به موقع کار کرده و یا ماشین جهتش عوض شده!
.
صاحب ماشین:واییییییی بدبخت شدم این پسره دوست توعه دختر؟
چشامو باز کردم آره اون فرشته ی نجات کیم تهیونگ بود درست همونطور که بهم قول داده بود"یاد یه خاطره میوفته" اگه لازم باشه جونم هم برات میدم (ته دست جنی رو گرفت🥹)
جنی:چ چ چیییی تهیونگ تهیونگ بیدار شو تهیونگ عجب خری هستی تو چرا اینکارو کردی؟؟😭😭(نویسنده: گریه ام گرف😭❤️🩹)
.
.
ته: آخ کمرم
جنی: وات بیدار شدیی(نه کیلو وات پسرم رو دست کم گرفته جنی خانم😳🙄)
ته:چیشده؟
جنی: ای کثافت چرا این کارو کردی مگه من ارزشش رو دارم:!؟
ته (میشینه): آخ بهت گفتم که اگه لازم باشه جونم هم برات میدم . تو ارزشت بیشتر از این حرفاعه🙂
(یکم نگاه های پرمعنی😎 و عاشقانه🩷)
جنی: وایییی سرت داره خون میاد اونم بد صورتت هم زخم شده😥
ته:هیچی نیست
.
ته: بدو بیا سوار ماشین شیم برگردیم خونه
جنی: بزار من رانندگی کنم
ته: تو که رانندگی رو خوب بلد نیستی اگه چیزی بشه چی ها؟
جنی: ولی...
ته:من خوبم نترس..
.....
۲.۵k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.