₱₳Ɽ₮
₱₳Ɽ₮
امشب باید یکی دیگه رو میکشتم ولی نمیدونم چرا حالم بده از خودم بدم میاد
* فلش بک عملیات
^دوربینا هک شد برو
_ تو اماده ای کَت
+ آره گرگ حاضری
٪ آره بگو
+ ساعت ۴
٪.....بنگ
+ ساعت ۱۲
٪....بنگ
+ ساعت ۵
٪.....بنگ
+ نقشه موفق شد میریم مرحله ۲....گرگ تو حالت دفاع باش
٪ باشه
+ من وارد میشم؛همه جا خالیه
.
.
.
ساعت 12 pm
تیک... تاک ...تیک ...تاک
تنها صدایی که توی عمارت شنیده میشد صدای ساعت و صدای چکیدن قطره هایی بود که روی زمین ریخته میشد... پسرک از همه چی بیخبر از تخت امن بیرون اومد...غافل ازینکه مرگ انتظارشو میکشه!
@اهههه! باز شیر آبو نبستن! باید ببندمش
پسرک به سمت سیاهی کورمال کورمال قدم برداشت به آغوش سرد مرگ نزدیکتر و نزدیکتر شد..
@صدا از حموم میاد...
پسر جوان با تصور اینکه صدای قطره های آب رو میشنوه کلید لامپ رو فشار داد و با دریایی از خون که کف حموم جاری بود روبه رو شد...
خون از بالای سقف قطره قطره روی زمین میریخت پسر سرشو بالا گرفت و جنازهی تیکه تیکه شدهی پدرش که به سقف آیزون شده بودو دید و از ترس خشکش زد...
+اینجا دیگه آخر کارته! آقا کوچولو!
امشب باید یکی دیگه رو میکشتم ولی نمیدونم چرا حالم بده از خودم بدم میاد
* فلش بک عملیات
^دوربینا هک شد برو
_ تو اماده ای کَت
+ آره گرگ حاضری
٪ آره بگو
+ ساعت ۴
٪.....بنگ
+ ساعت ۱۲
٪....بنگ
+ ساعت ۵
٪.....بنگ
+ نقشه موفق شد میریم مرحله ۲....گرگ تو حالت دفاع باش
٪ باشه
+ من وارد میشم؛همه جا خالیه
.
.
.
ساعت 12 pm
تیک... تاک ...تیک ...تاک
تنها صدایی که توی عمارت شنیده میشد صدای ساعت و صدای چکیدن قطره هایی بود که روی زمین ریخته میشد... پسرک از همه چی بیخبر از تخت امن بیرون اومد...غافل ازینکه مرگ انتظارشو میکشه!
@اهههه! باز شیر آبو نبستن! باید ببندمش
پسرک به سمت سیاهی کورمال کورمال قدم برداشت به آغوش سرد مرگ نزدیکتر و نزدیکتر شد..
@صدا از حموم میاد...
پسر جوان با تصور اینکه صدای قطره های آب رو میشنوه کلید لامپ رو فشار داد و با دریایی از خون که کف حموم جاری بود روبه رو شد...
خون از بالای سقف قطره قطره روی زمین میریخت پسر سرشو بالا گرفت و جنازهی تیکه تیکه شدهی پدرش که به سقف آیزون شده بودو دید و از ترس خشکش زد...
+اینجا دیگه آخر کارته! آقا کوچولو!
۱.۶k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.