₱₳Ɽ₮②
₱₳Ɽ₮②
*عمارت تهیونگ*
رفتیم عمارت ته اون بی دلیل مارو دور هم جمع نمیکنه خواستم حرف بزنم که هیونگ سر صحبت رو باز کرد
& چرا اینجاییم
- ا.ت دارن پیدات میکنن
+ برای چی
- خب بار آخر که رفتی طرف دستت رو گرفت
+ آره خب دستکشم افتاد اونم دستمو گرفت ولی سریع بر داشتم
- از همون جا دارن پیدات میکنن
= به نظرم بارید یه مدت کوک بره نه تو
+ نه من هرگز نمی زارم
_ چرا دیگه من اون......
+ کوک قدیمی نیستی میدونم ولی فقط هیکل گنده کردی
^ به نظر من این کار لی هونه
& از کجا انقد مطمئنی
^ خب اینجا.....کوک بپر تلوزیون رو روشن کن
...............
- اینا دیگه چیه
^ دوربینای خونه ی لی هون
+ خب ما چیکار به اون داریم
^ آها این همون چیزیه که شما دقت نکردین
+ چی...چی...چیور
^ میدونی گیونگ سو کجاست(یکی از بادیگاردا)
+ نه چند وقته ازش خبر ندارم
= دقیقا چند وقت
+ سه ماه
^ خب ایناهاش پیش لی هون
دوربینا اتاق شکنجه رو گرفتن گیونگ سو داشت یکی رو شکنجه میداد
_ اون عوضی باهاش هم دسته
^ هم دست که نه باهم رابطه دارن
= یعنی اون مارو لو داده
^ یعنی نه قطعا اون مارو لو داده
جیمین اونقدر عصبی شد که رگای دستش با گردنش زد بیرون آخه اون گیونگ سو رو آورد اعمارت اون بهترین دوستش بود از خیلی چیزا که نباید خبر داشت میدونم چی داره تو ذهنش میگذره
+ جیمین شی میدونم الان میخوای سو رو بکشی منم براش نقشه دارم به نظرم باید یه نقشه خوب بکشیم
& راست میگه اما باید زنده باشه تا باهاش حرف بزنم خودش خواسته یا مجبورش کردن
٪ ا.ت تو راست میگفتی نباید میاوردمش
- آروم باش میخوای دوباره حالت بد بشه
این وست هوپی یه کوشه نشسته بود دستش زیر چونش بود و به طرز عجیبی جذاب شده بود که بلخره دهن وا کرد از اون ددی هات شده به یه بیبی کیوت دلم غش رفت
÷ کی پایه جرعت حقیقته
*عمارت تهیونگ*
رفتیم عمارت ته اون بی دلیل مارو دور هم جمع نمیکنه خواستم حرف بزنم که هیونگ سر صحبت رو باز کرد
& چرا اینجاییم
- ا.ت دارن پیدات میکنن
+ برای چی
- خب بار آخر که رفتی طرف دستت رو گرفت
+ آره خب دستکشم افتاد اونم دستمو گرفت ولی سریع بر داشتم
- از همون جا دارن پیدات میکنن
= به نظرم بارید یه مدت کوک بره نه تو
+ نه من هرگز نمی زارم
_ چرا دیگه من اون......
+ کوک قدیمی نیستی میدونم ولی فقط هیکل گنده کردی
^ به نظر من این کار لی هونه
& از کجا انقد مطمئنی
^ خب اینجا.....کوک بپر تلوزیون رو روشن کن
...............
- اینا دیگه چیه
^ دوربینای خونه ی لی هون
+ خب ما چیکار به اون داریم
^ آها این همون چیزیه که شما دقت نکردین
+ چی...چی...چیور
^ میدونی گیونگ سو کجاست(یکی از بادیگاردا)
+ نه چند وقته ازش خبر ندارم
= دقیقا چند وقت
+ سه ماه
^ خب ایناهاش پیش لی هون
دوربینا اتاق شکنجه رو گرفتن گیونگ سو داشت یکی رو شکنجه میداد
_ اون عوضی باهاش هم دسته
^ هم دست که نه باهم رابطه دارن
= یعنی اون مارو لو داده
^ یعنی نه قطعا اون مارو لو داده
جیمین اونقدر عصبی شد که رگای دستش با گردنش زد بیرون آخه اون گیونگ سو رو آورد اعمارت اون بهترین دوستش بود از خیلی چیزا که نباید خبر داشت میدونم چی داره تو ذهنش میگذره
+ جیمین شی میدونم الان میخوای سو رو بکشی منم براش نقشه دارم به نظرم باید یه نقشه خوب بکشیم
& راست میگه اما باید زنده باشه تا باهاش حرف بزنم خودش خواسته یا مجبورش کردن
٪ ا.ت تو راست میگفتی نباید میاوردمش
- آروم باش میخوای دوباره حالت بد بشه
این وست هوپی یه کوشه نشسته بود دستش زیر چونش بود و به طرز عجیبی جذاب شده بود که بلخره دهن وا کرد از اون ددی هات شده به یه بیبی کیوت دلم غش رفت
÷ کی پایه جرعت حقیقته
۳.۳k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.