داستان درون و بیرون(پارت ¹⁶)
داستان درون و بیرون(پارت ¹⁶)
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
(چمس🌌)
به هوش اومدم، چند تا سیم بهم وصل بود که روم آزمایش کنن، تیلز گفت:(به هوش اومد.... به هوش اومد) قَلط زدم، شدو گفت:(آروم حالت خوب میشه) لکه ی دستم رو نگاه کردم به حالت عادیش برگرشته بود، تیلز گفت:(حالت خوبه ولی به خاطر فشاری که بهت وارد شده چشمت زخم شده) به شدو نگاه کردم، ته آزمایشگاه رفت و دستشو گرفت به دیوار و تکیه داد، با صدای ضعیفی گفتم:(ش..... شد.... شدو، تو خوبی؟) گفت:(نه، اون زخم به خاطر اشتباه من بود!)
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
(چمس🌌)
به هوش اومدم، چند تا سیم بهم وصل بود که روم آزمایش کنن، تیلز گفت:(به هوش اومد.... به هوش اومد) قَلط زدم، شدو گفت:(آروم حالت خوب میشه) لکه ی دستم رو نگاه کردم به حالت عادیش برگرشته بود، تیلز گفت:(حالت خوبه ولی به خاطر فشاری که بهت وارد شده چشمت زخم شده) به شدو نگاه کردم، ته آزمایشگاه رفت و دستشو گرفت به دیوار و تکیه داد، با صدای ضعیفی گفتم:(ش..... شد.... شدو، تو خوبی؟) گفت:(نه، اون زخم به خاطر اشتباه من بود!)
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
۱.۶k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.