p²
p²
سریع خودمو عقب کشیدم و سعی کردم فرار کنم ولی نشد
ویو تهیونگ
بدنش بوی گل رز قرمز و میداد نمی تونم بکشمش بهش نیاز دارم.....
ویو راوی
تهیونگ لونا رو گرفت و به خدمتکار کرد و گفت دیگه بهت نیاز ندارم هر*زه!
و... منو برد توی اتاق و سرشو برد توی گردنم و تنفس میکرد
دونستم خون آشامه
لونا: ولم.. کنن
تهیونگ: راه فراری نیست بیب تو دیگه مال منی
و زبونشو باز روی گردنم کشید
منو بغل کرده بودو فقط گردنمو میبوسید و تنفس میکرد
خ
م
ا
ر
ی
حمایت بیبی هام؟ ✨🌙💖
بچه ها اصلا حالم خوب نیس سرما خوردم و نمیتونم زیاد فعالیت کنم🥲💔🫴🏻
سریع خودمو عقب کشیدم و سعی کردم فرار کنم ولی نشد
ویو تهیونگ
بدنش بوی گل رز قرمز و میداد نمی تونم بکشمش بهش نیاز دارم.....
ویو راوی
تهیونگ لونا رو گرفت و به خدمتکار کرد و گفت دیگه بهت نیاز ندارم هر*زه!
و... منو برد توی اتاق و سرشو برد توی گردنم و تنفس میکرد
دونستم خون آشامه
لونا: ولم.. کنن
تهیونگ: راه فراری نیست بیب تو دیگه مال منی
و زبونشو باز روی گردنم کشید
منو بغل کرده بودو فقط گردنمو میبوسید و تنفس میکرد
خ
م
ا
ر
ی
حمایت بیبی هام؟ ✨🌙💖
بچه ها اصلا حالم خوب نیس سرما خوردم و نمیتونم زیاد فعالیت کنم🥲💔🫴🏻
۳.۷k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.