هایتانی های من ۴
که یهو یه دست سرد رو کمرم حس کردم
_ چقدر لاغری
+ جیغغغغغ برو بیرون
(ریندو اومد و به چهار چوب تکیه داد)
÷ ران به قرار گذاشتیم اول من بعد تو
+ دارید در مورد وی حرف میزنید برید بیرونننننن (با داد)
ران دست ا.ت رو میگیره و پرت میکنه روی تخت و دستشو به تاج تخت میبنده
+ ولم کنید (بابغض)
÷ نشد
_ چرا گریه
+ ولم کننیدددددد
بیاید تو دیدگاه
_ چقدر لاغری
+ جیغغغغغ برو بیرون
(ریندو اومد و به چهار چوب تکیه داد)
÷ ران به قرار گذاشتیم اول من بعد تو
+ دارید در مورد وی حرف میزنید برید بیرونننننن (با داد)
ران دست ا.ت رو میگیره و پرت میکنه روی تخت و دستشو به تاج تخت میبنده
+ ولم کنید (بابغض)
÷ نشد
_ چرا گریه
+ ولم کننیدددددد
بیاید تو دیدگاه
۳.۸k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.