رمان
رمان
شب خاص
پارت ۴
- نه
+ من احمقم به نظرت؟
- نه خب....
+ چرا گریه کردی؟
- خب راستش....
+ میشنوم
(رفتم روی تخت نشستم که نزدیک تهیونگ بودم)
- من تنهامو کسیو ندارم تو هم باهام خیلی بد رفتار میکنی خیلی سردی باهام ( گریه)
+ من متاسفم نمیخواستم اینطوری بشه
- وقتی باهام سرد میکنی ناراحت میشم تو منو اوردی اینجا و بعد اینطوری رفتار میکنی
+ متاسفم دیگه اینطوری رفتار نمیکنم باشه؟ دیگه گریه نکن
(اومد جلوم نشست روی زانوش و اشکامو پاک کرد و لبخند زد از نزدیک خیلی جذاب تر بود لبخندش به قدری زیبا بود که محوش شده بودم)
+ دیگه گریه نکن باشه؟
- ها؟ اوم... باشه
+ من میرم پایین خواستی بیا اونجا بشینیم باشه؟
- باشه
( تهیونگ رفت بیرون هنوز چهرش موقعی که لبخند زد جلوی چشمام بود تا به حال ندیده بودم تهیونگ لبخند بزنه اون واقعا جذاب و خوش قیافه بود)
شب خاص
پارت ۴
- نه
+ من احمقم به نظرت؟
- نه خب....
+ چرا گریه کردی؟
- خب راستش....
+ میشنوم
(رفتم روی تخت نشستم که نزدیک تهیونگ بودم)
- من تنهامو کسیو ندارم تو هم باهام خیلی بد رفتار میکنی خیلی سردی باهام ( گریه)
+ من متاسفم نمیخواستم اینطوری بشه
- وقتی باهام سرد میکنی ناراحت میشم تو منو اوردی اینجا و بعد اینطوری رفتار میکنی
+ متاسفم دیگه اینطوری رفتار نمیکنم باشه؟ دیگه گریه نکن
(اومد جلوم نشست روی زانوش و اشکامو پاک کرد و لبخند زد از نزدیک خیلی جذاب تر بود لبخندش به قدری زیبا بود که محوش شده بودم)
+ دیگه گریه نکن باشه؟
- ها؟ اوم... باشه
+ من میرم پایین خواستی بیا اونجا بشینیم باشه؟
- باشه
( تهیونگ رفت بیرون هنوز چهرش موقعی که لبخند زد جلوی چشمام بود تا به حال ندیده بودم تهیونگ لبخند بزنه اون واقعا جذاب و خوش قیافه بود)
۹.۹k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.