رمان
رمان
شب خاص
پارت 3
- بله ممنون
& خواهش میکنم
(لیا رفت بیرون رفتم و روی تخت نشستم خیلی استرس داشتم و ناراحت بودم تهیونگ ادم سردی بود و باعث میشد حس بدی بگیرم چند روز گذشته بود که توی عمارت تهیونگ بودم ولی رفتار تهیونگ حتی ذره ای عوض نشده بود و همون ادم سرد بود ار اتاقم رفتم بیرون و رفتم پایین که تهیونگ روی کاناپه نشسته بود رفتم نزدیکش)
- اقای کیم میتونم یه سوالی ازتون بپرسم؟
+ چی میخوای بپرسی؟
- چرا اینقدر باهام سرد و بد رفتار میکنی؟
+ دلیلی ندارم بهتر از این رفتار کنم
- پس من چرا اینجام؟ حداقل بزار برم اگه نمیخوای
+ تو جایی نمیری
- تو واقعا ادم خیلی سردی هستی چرا اینطوری هستی تو؟
+ خانوم پارک زیادی داری حرف میزنی برو تو اتاقت بمون
- باشه( عصبانی و ناراحت)
(رفتم توی اتاقم و از رفتار بد تهیونگ حالم بد بود چون کسی رو نداشتم و فقط نشستم و اشک ریختم که صدای در اومد)
- بله؟
+ میتونم بیام داخل؟
- اوم بله بفرمایین
(اشکامو پاک کردم و در رو باز کردم تهیونگ اومد و روی صندلی نشست)
+ گریه کردی؟
شب خاص
پارت 3
- بله ممنون
& خواهش میکنم
(لیا رفت بیرون رفتم و روی تخت نشستم خیلی استرس داشتم و ناراحت بودم تهیونگ ادم سردی بود و باعث میشد حس بدی بگیرم چند روز گذشته بود که توی عمارت تهیونگ بودم ولی رفتار تهیونگ حتی ذره ای عوض نشده بود و همون ادم سرد بود ار اتاقم رفتم بیرون و رفتم پایین که تهیونگ روی کاناپه نشسته بود رفتم نزدیکش)
- اقای کیم میتونم یه سوالی ازتون بپرسم؟
+ چی میخوای بپرسی؟
- چرا اینقدر باهام سرد و بد رفتار میکنی؟
+ دلیلی ندارم بهتر از این رفتار کنم
- پس من چرا اینجام؟ حداقل بزار برم اگه نمیخوای
+ تو جایی نمیری
- تو واقعا ادم خیلی سردی هستی چرا اینطوری هستی تو؟
+ خانوم پارک زیادی داری حرف میزنی برو تو اتاقت بمون
- باشه( عصبانی و ناراحت)
(رفتم توی اتاقم و از رفتار بد تهیونگ حالم بد بود چون کسی رو نداشتم و فقط نشستم و اشک ریختم که صدای در اومد)
- بله؟
+ میتونم بیام داخل؟
- اوم بله بفرمایین
(اشکامو پاک کردم و در رو باز کردم تهیونگ اومد و روی صندلی نشست)
+ گریه کردی؟
۱۳.۲k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.