پارت 35
#پارت_35
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
یدور دیگه پیام و خوندم:
-حالت بهتر شد؟!
نمیدونستم خوشحال باشم از اینکه بهم پیام داده یا ناراحت برای اینکه چطوری بگم ژاکتشو به فنا دادم!!
چشمام و با درد بستم و براش تایپ کردم:
+ممنون ، بله بهترم!!
به ثانیه نکشید که جواب داد:
-خداروشکر!!
دوره ات چند روزه است؟!
چشمام از سوالش چهارتا شد اینا چیه میپرسه خدایی به تو چه آخه..
از اونجایی که من تو هیچی شانس ندارم براش نوشتم:
+ هفت روز!!
-آها
دیگه جوابشو ندادم و تصمیم گرفتم بی تفاوت به اتفاقای امروز یه خواب خوب و تجربه کنم!!!
بلاخره فردا یه چی میشه دیگه نمیکشه که منو سر یه لباس!!
پوفی کشیدم و پتورو بیشتر دور خودم پیچیدم که باز صدای نوتیف گوشیم بلند شد!!
-میای تل؟!
به ناچار براش نوشتم:
+چشم!!
وای خدایا چرا ول نمیکرد آخه...
رفتم داخل تلگرام و دیدم اولین چیزی که برام فرستاده عکسه کنجکاو شدم و بدون هیچ درنگی صفحه چتشو باز کردم تا ببینم چی فرستاده!!!
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
یدور دیگه پیام و خوندم:
-حالت بهتر شد؟!
نمیدونستم خوشحال باشم از اینکه بهم پیام داده یا ناراحت برای اینکه چطوری بگم ژاکتشو به فنا دادم!!
چشمام و با درد بستم و براش تایپ کردم:
+ممنون ، بله بهترم!!
به ثانیه نکشید که جواب داد:
-خداروشکر!!
دوره ات چند روزه است؟!
چشمام از سوالش چهارتا شد اینا چیه میپرسه خدایی به تو چه آخه..
از اونجایی که من تو هیچی شانس ندارم براش نوشتم:
+ هفت روز!!
-آها
دیگه جوابشو ندادم و تصمیم گرفتم بی تفاوت به اتفاقای امروز یه خواب خوب و تجربه کنم!!!
بلاخره فردا یه چی میشه دیگه نمیکشه که منو سر یه لباس!!
پوفی کشیدم و پتورو بیشتر دور خودم پیچیدم که باز صدای نوتیف گوشیم بلند شد!!
-میای تل؟!
به ناچار براش نوشتم:
+چشم!!
وای خدایا چرا ول نمیکرد آخه...
رفتم داخل تلگرام و دیدم اولین چیزی که برام فرستاده عکسه کنجکاو شدم و بدون هیچ درنگی صفحه چتشو باز کردم تا ببینم چی فرستاده!!!
۲.۷k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.