P¹ زندگی کسل کندده ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
ویو میا:
آه یه روز مزخرف دیگه....
قراره چندش بازی های سوجون و مو یانگ رو تحمل کنم.....
مو یانگ: آجی میا پاشو....
میا: بیدارم ...بیدارم!
رفتم پایین و مثل همیشه سوجون داشت پنکیک درست میکرد... پنکیک مو یانگ سه تا بود و با سس شکلات تزئین شده بود...
مال خودش هم سه تا بود و با عسل و کره تزئین شده بود و برای من دوتا بود با عسل خالی....مهم نیست....دیگه عادت داشتم!
پنکیکم رو خوردم و رفتم تو اتاقم...هدفونم رو تو گوشم گذاشتم و مشغول درست کردن تخته اسکیتم شدم و رنگش میکردم!
ویو سوجون:
امروز میا خیلی عجیب بود!
نه سلام و نه هیچی!
رفتم تو اتاقش .... عاح الان بری اتاق مویانگ همه چی تمیز و عالی سر جاشه ولی اتاق این دختره بازار شامه!
سوجون: میا چیشده؟
میا: *هدفونِشو برداشت*: چیشده ؟
سوجون: *نفس عمیق کشید*: میگم چیشده؟
میا: هیچی.....*به کارش ادامه داد*....
اصلاً حرف زدن با این بشر اشتباه محضِ
ویو میا:
مو یانگ تقصیری نداره سوجون داره بینمون تبعیض قائل میشه....
عاح لعنتی......
رفتم تو هال بعد کارم.....دیدم سوجون داره با مو یانگ فیلم گیبینه و بغلش کرده و سرشو نوازش میکنه!...
شانس نداریم که...
بدون هیچ حرفی درو محکم بستم و با یه آستین بلند سبز پاستیلی و سلوار لی مشکی شیش جیب و مو های دورنگه ی مشکی و سبزم رفتم پارک اسکیت سواری.....
داشتم به این فکر میکردم که....همه چی قبل مویانگ عالی بود.....همه ی حواس سوجوک رو من بود....عمراً اگه حتا بمیرم هم ... برای سوجون مهم باشه!
تاکاهاشی: اِم....سلام....اسمت چیه؟....
میا: ه...ها؟ خب.....من....میا هستم!
تاکاهاشی: منم تاکاهاشی فومیا هستم!
میا: خوشبختم!
تاکاهاشی: منم همینطور!
میا: ....*لبخند*....
ویو سوجون:
باز این دختره کجا رفته؟
بهش زنگ زدم رد تماس میده!
مویانگ؛ اووپاااااا....من گشنمه!
سوجون: موچی میخوری؟
مو یانگ: ااارررههههههههههه
سوجون: *خنده*
میا:*در زد*
سوجون: *درو باز کرد*
میا: من اومدم....
سوجون: کجا بودی جونگ میا؟
میا: هیچ کجا.....پارک بودم!:)
میا بعد گفتن این رفت تو اتاقش....اصلاً شبسه مو یانگ نیست....مویانگ یه فرشتست و اون یه شیطان:)
ویو میا:
رفتم تو اتاقم و لباسام رو عوض کردم که مو یانگ اومد تو اتاق...
مو یانگ: اونی...یه دیقه موهامو میگیری؟
میا: *آروم لطیف موهاشو گرفت*
مو یانگ: *دست میا رو گرفت رو موهاش و جیغ کشید*
میا: چیکار میکنی؟
مو یانگ: *انقدر جیغ زد که سوجون اومد*
سوجون: میا داری چه غلطی میکنی؟*داد*
میا: من.....م....من
^خُماری^
شرط: بالای ۵ لایک:)
آه یه روز مزخرف دیگه....
قراره چندش بازی های سوجون و مو یانگ رو تحمل کنم.....
مو یانگ: آجی میا پاشو....
میا: بیدارم ...بیدارم!
رفتم پایین و مثل همیشه سوجون داشت پنکیک درست میکرد... پنکیک مو یانگ سه تا بود و با سس شکلات تزئین شده بود...
مال خودش هم سه تا بود و با عسل و کره تزئین شده بود و برای من دوتا بود با عسل خالی....مهم نیست....دیگه عادت داشتم!
پنکیکم رو خوردم و رفتم تو اتاقم...هدفونم رو تو گوشم گذاشتم و مشغول درست کردن تخته اسکیتم شدم و رنگش میکردم!
ویو سوجون:
امروز میا خیلی عجیب بود!
نه سلام و نه هیچی!
رفتم تو اتاقش .... عاح الان بری اتاق مویانگ همه چی تمیز و عالی سر جاشه ولی اتاق این دختره بازار شامه!
سوجون: میا چیشده؟
میا: *هدفونِشو برداشت*: چیشده ؟
سوجون: *نفس عمیق کشید*: میگم چیشده؟
میا: هیچی.....*به کارش ادامه داد*....
اصلاً حرف زدن با این بشر اشتباه محضِ
ویو میا:
مو یانگ تقصیری نداره سوجون داره بینمون تبعیض قائل میشه....
عاح لعنتی......
رفتم تو هال بعد کارم.....دیدم سوجون داره با مو یانگ فیلم گیبینه و بغلش کرده و سرشو نوازش میکنه!...
شانس نداریم که...
بدون هیچ حرفی درو محکم بستم و با یه آستین بلند سبز پاستیلی و سلوار لی مشکی شیش جیب و مو های دورنگه ی مشکی و سبزم رفتم پارک اسکیت سواری.....
داشتم به این فکر میکردم که....همه چی قبل مویانگ عالی بود.....همه ی حواس سوجوک رو من بود....عمراً اگه حتا بمیرم هم ... برای سوجون مهم باشه!
تاکاهاشی: اِم....سلام....اسمت چیه؟....
میا: ه...ها؟ خب.....من....میا هستم!
تاکاهاشی: منم تاکاهاشی فومیا هستم!
میا: خوشبختم!
تاکاهاشی: منم همینطور!
میا: ....*لبخند*....
ویو سوجون:
باز این دختره کجا رفته؟
بهش زنگ زدم رد تماس میده!
مویانگ؛ اووپاااااا....من گشنمه!
سوجون: موچی میخوری؟
مو یانگ: ااارررههههههههههه
سوجون: *خنده*
میا:*در زد*
سوجون: *درو باز کرد*
میا: من اومدم....
سوجون: کجا بودی جونگ میا؟
میا: هیچ کجا.....پارک بودم!:)
میا بعد گفتن این رفت تو اتاقش....اصلاً شبسه مو یانگ نیست....مویانگ یه فرشتست و اون یه شیطان:)
ویو میا:
رفتم تو اتاقم و لباسام رو عوض کردم که مو یانگ اومد تو اتاق...
مو یانگ: اونی...یه دیقه موهامو میگیری؟
میا: *آروم لطیف موهاشو گرفت*
مو یانگ: *دست میا رو گرفت رو موهاش و جیغ کشید*
میا: چیکار میکنی؟
مو یانگ: *انقدر جیغ زد که سوجون اومد*
سوجون: میا داری چه غلطی میکنی؟*داد*
میا: من.....م....من
^خُماری^
شرط: بالای ۵ لایک:)
۱۴.۲k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.