p⁴
میا: چ.چی؟
سوهو: ..... باید از شر مویانگ خلاص شیم..اون سوجون رو نفرین کرده!
میا: سوهویا...چیمیگی؟
سوهو: بهم اعتماد کن میا...بیا باهمبکشیمش!
میا: دیوونه نشو!
سوهو: میا یا کمکم میکنی یا اون روی من رو میبینی!
میا: من اصلاً ازت رویی ندیدم که بخوام اون یکی روتم ببینم!.
سوهو: (خنده ی ترسناک)
[۸ مین بعد]
سوهو: نفس کشیدن برات سخت شده کوچولو!
هوای مرداب داره تحمیل میره!
اون سیاهیای دورتم وحشت ناک ترش میکنه!
(خنده)...
نمی تونی دیگه روی زمین راه بری...حقته!
باید قبل از اینکه مخالفت میکردی پیفهمیدی خنگ نفهم(داد)
میا:(توی مرداب با دست و پای بسته داره سعی میکنه بتونم بیاد بیرون ولی سوهو نگهش داشته)
تاکاهاشی: آ..آقای جونگ سوهو...بست کنید لطفاً(بغض)
سوهو:....چرا باید بست کنم؟
تاکاهاشی: من....کمکتون میکنم..میا رو ول کنید!(بغض)
سوهو: باشه...(میا رو کشید بیرون)
میا:(سرفه میکرد)
تاکاهاشی: م.میا ... خوبی؟
میا: آ..آره .. (سرفه) .. چرا...می خوای مویانگ رو..(سرفه)...بکشی؟(بغض)
تاکاهاشی: تا تورو..نجات بدم!
میا: (گریه)
..............³ سال بعد ................
میا:...س.سوجونا......(بغض)
سوهو: ...او....سوجون!...(شوکه)
سوجون:(یقه ی تاکاهاشی رو گرفته): توعه عوضی...چطور جرعت میکنی؟(عربده)
[خماری]
شرط:((ندارم ولی تو لایک و کامنت کم کاری نکنید))
سوهو: ..... باید از شر مویانگ خلاص شیم..اون سوجون رو نفرین کرده!
میا: سوهویا...چیمیگی؟
سوهو: بهم اعتماد کن میا...بیا باهمبکشیمش!
میا: دیوونه نشو!
سوهو: میا یا کمکم میکنی یا اون روی من رو میبینی!
میا: من اصلاً ازت رویی ندیدم که بخوام اون یکی روتم ببینم!.
سوهو: (خنده ی ترسناک)
[۸ مین بعد]
سوهو: نفس کشیدن برات سخت شده کوچولو!
هوای مرداب داره تحمیل میره!
اون سیاهیای دورتم وحشت ناک ترش میکنه!
(خنده)...
نمی تونی دیگه روی زمین راه بری...حقته!
باید قبل از اینکه مخالفت میکردی پیفهمیدی خنگ نفهم(داد)
میا:(توی مرداب با دست و پای بسته داره سعی میکنه بتونم بیاد بیرون ولی سوهو نگهش داشته)
تاکاهاشی: آ..آقای جونگ سوهو...بست کنید لطفاً(بغض)
سوهو:....چرا باید بست کنم؟
تاکاهاشی: من....کمکتون میکنم..میا رو ول کنید!(بغض)
سوهو: باشه...(میا رو کشید بیرون)
میا:(سرفه میکرد)
تاکاهاشی: م.میا ... خوبی؟
میا: آ..آره .. (سرفه) .. چرا...می خوای مویانگ رو..(سرفه)...بکشی؟(بغض)
تاکاهاشی: تا تورو..نجات بدم!
میا: (گریه)
..............³ سال بعد ................
میا:...س.سوجونا......(بغض)
سوهو: ...او....سوجون!...(شوکه)
سوجون:(یقه ی تاکاهاشی رو گرفته): توعه عوضی...چطور جرعت میکنی؟(عربده)
[خماری]
شرط:((ندارم ولی تو لایک و کامنت کم کاری نکنید))
۳.۲k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.