درخاستی
#درخاستی
وقتی داره برف میاد و حامله ای... و پا میشین میرین بیرون..
__________________________
نامجون: ( دستتو گرفته و درحالی که دونه های برف روی سرتون میریزه آروم قدم میزنین*کاش زود تر اون کوچولو به دنیا بیاد...دوست دارم یه روزی اینجا باهم س تایی برف بازی کنیم!*لبخند محو )
...
جین: ( کتش رو درمیاره و میکنه تنت*سرما نخوریا...*گونتو میبوسه و دستتو میگیره و به راهتون ادامه میدین* )
...
یونگی: ( موقع قدم زدن زیر برف ایرپادش رو میاره و یکیش رو گوش خودش و اون یکی رو توی گوشه تو میزاره و آهنگموردعلاقتون رو گوش میدین**)
...
جیهوپ: ( دلش نمیخاست سرما بخوری برای همین قبل رفتن مجبورت کرد صدتا لباس بپوشی تا سرما نخوری..توی راهم همش دستتو گرفته و مراقبته** )
...
جیمین: ( توی راه یهویی میگه: بیا برف بازی!*همش دنبال هم دیگه اید و برف بازی میکنین..اونم تا میبینه داری برف جمع میکنی تا بزنی بهش از فرصت استفاده میکنه و هی میبوستت** )
...
تهیونگ: ( درحالی که دست تو دست راه میرید*وقتی اون ببر کوشولو به دنیا بیاد س نفری میریم بیرون و برف بازی میکنیم!
ا.ت: اوهوم!*لبخند
ت: گونتو میبوسه*)
...
کوک: ( ا.ت نظرت چیه بریم بشینیم توی برفا و شیر موز بخوریم؟!
ا.ت: اما ما که شیر موز نداریم!:/
کوک: حیحی...من اوردم...واسه خودمو تو و اون بانی کوچولو!*خنده خرگوشی )
-𝑠𝑒𝑛𝑎𝑟𝑖𝑜-
لایک؟
وقتی داره برف میاد و حامله ای... و پا میشین میرین بیرون..
__________________________
نامجون: ( دستتو گرفته و درحالی که دونه های برف روی سرتون میریزه آروم قدم میزنین*کاش زود تر اون کوچولو به دنیا بیاد...دوست دارم یه روزی اینجا باهم س تایی برف بازی کنیم!*لبخند محو )
...
جین: ( کتش رو درمیاره و میکنه تنت*سرما نخوریا...*گونتو میبوسه و دستتو میگیره و به راهتون ادامه میدین* )
...
یونگی: ( موقع قدم زدن زیر برف ایرپادش رو میاره و یکیش رو گوش خودش و اون یکی رو توی گوشه تو میزاره و آهنگموردعلاقتون رو گوش میدین**)
...
جیهوپ: ( دلش نمیخاست سرما بخوری برای همین قبل رفتن مجبورت کرد صدتا لباس بپوشی تا سرما نخوری..توی راهم همش دستتو گرفته و مراقبته** )
...
جیمین: ( توی راه یهویی میگه: بیا برف بازی!*همش دنبال هم دیگه اید و برف بازی میکنین..اونم تا میبینه داری برف جمع میکنی تا بزنی بهش از فرصت استفاده میکنه و هی میبوستت** )
...
تهیونگ: ( درحالی که دست تو دست راه میرید*وقتی اون ببر کوشولو به دنیا بیاد س نفری میریم بیرون و برف بازی میکنیم!
ا.ت: اوهوم!*لبخند
ت: گونتو میبوسه*)
...
کوک: ( ا.ت نظرت چیه بریم بشینیم توی برفا و شیر موز بخوریم؟!
ا.ت: اما ما که شیر موز نداریم!:/
کوک: حیحی...من اوردم...واسه خودمو تو و اون بانی کوچولو!*خنده خرگوشی )
-𝑠𝑒𝑛𝑎𝑟𝑖𝑜-
لایک؟
۴.۸k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲