My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part33
+وقتی ب خونمون رسیدیم سریع رفتیم ی غذایی خوردیم من چون خستع بودم خوابم برد جونگ کوکم کنارم خوابید یک دوساعت بعد گوشی کوک زنگ خورد ولی جواب نمیداد تو دل خواب بود
+کوکی
-...
+کوک
-هومم
+گوشیت زنگ میخورع
-عم خودت جواب بد حصلع ندارم
+م... من باز خوابیدی ک گوشیشو جواب دادم
+بله
*ات
+تهیونگ تویی
*ار جونگ کوک کو
+خوابع
*نمبخواید بلند شید
+شت وایستا من هنوز ب نوحاا نگفتم
*چ... چی ات
+الان درستش میکنم خدافظ گوشی قطع کردم
+یا کوک
-هاا
+بلند شو قرار 4تایی بریم بیرون
-اک
+گوشی گرفتم ب نوحا زنگ زدم
+الو نوحاا
&سلام بله
+میای امروز بریم بیرون
&امروز با کی
+منو. تو جونگ کوک با یکی از رفیقاش چون دارع رفیقشو میارع منم گفتم ترو ببرم فعلن ک املی نیس باهامون بیا خوهش نوحاا
&بش بابا
+برو اماده شو میایم دنبالت
&الان
+ار برو
&بش خدافظ
+خدافظ گوشی قطع کردم
+ب جونگ کوک گفتم نوحاا هم میاد اونم رفت ب تهیونگ گفت هردومون امادع شدیم
رفتم موهامو. اتو کشیدم و حالت دادم میکاپمو کردم لباسمو پوشیدم و رفتم اتاق جونگ کوک اون داشت عطر میزد اونم کامل امادع بود
+امادع شدی اومد سمتم و دستاشو دور کمرم حلقع کرد و گفت
-بیب هر روز بیشتر عاشقت میشم
+خندع کوتاهی کردم و گفتم کی میریم
-هر موقع شما گفتید
+عم الان بریم
-بریم
+خاستم برم ک صورتمو قاب کرد لباشو ب لبام چسبوند و شروع کرد ب خوردن لبام خیلی سریع و تند داشت لبامو میخورد هرچی ب بازوهاش میزدم فایده ای نداشت اجازع حرف زدن بم نمیداد فقط داشت کار خودشو انجام میداد
و بعد یکدفع
ادامه دارد......
#مافیای_جذاب_من
#part33
+وقتی ب خونمون رسیدیم سریع رفتیم ی غذایی خوردیم من چون خستع بودم خوابم برد جونگ کوکم کنارم خوابید یک دوساعت بعد گوشی کوک زنگ خورد ولی جواب نمیداد تو دل خواب بود
+کوکی
-...
+کوک
-هومم
+گوشیت زنگ میخورع
-عم خودت جواب بد حصلع ندارم
+م... من باز خوابیدی ک گوشیشو جواب دادم
+بله
*ات
+تهیونگ تویی
*ار جونگ کوک کو
+خوابع
*نمبخواید بلند شید
+شت وایستا من هنوز ب نوحاا نگفتم
*چ... چی ات
+الان درستش میکنم خدافظ گوشی قطع کردم
+یا کوک
-هاا
+بلند شو قرار 4تایی بریم بیرون
-اک
+گوشی گرفتم ب نوحا زنگ زدم
+الو نوحاا
&سلام بله
+میای امروز بریم بیرون
&امروز با کی
+منو. تو جونگ کوک با یکی از رفیقاش چون دارع رفیقشو میارع منم گفتم ترو ببرم فعلن ک املی نیس باهامون بیا خوهش نوحاا
&بش بابا
+برو اماده شو میایم دنبالت
&الان
+ار برو
&بش خدافظ
+خدافظ گوشی قطع کردم
+ب جونگ کوک گفتم نوحاا هم میاد اونم رفت ب تهیونگ گفت هردومون امادع شدیم
رفتم موهامو. اتو کشیدم و حالت دادم میکاپمو کردم لباسمو پوشیدم و رفتم اتاق جونگ کوک اون داشت عطر میزد اونم کامل امادع بود
+امادع شدی اومد سمتم و دستاشو دور کمرم حلقع کرد و گفت
-بیب هر روز بیشتر عاشقت میشم
+خندع کوتاهی کردم و گفتم کی میریم
-هر موقع شما گفتید
+عم الان بریم
-بریم
+خاستم برم ک صورتمو قاب کرد لباشو ب لبام چسبوند و شروع کرد ب خوردن لبام خیلی سریع و تند داشت لبامو میخورد هرچی ب بازوهاش میزدم فایده ای نداشت اجازع حرف زدن بم نمیداد فقط داشت کار خودشو انجام میداد
و بعد یکدفع
ادامه دارد......
۹.۲k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.